چاپ کردن این صفحه

نتيجه گيرى

نتيجه گيری

در يك جمع بندی از آرای سياسی فيض كاشانی می توان گفت كه از نظر ايشان، انسان از دو جهت به سياست، يعنی «تربيت» و «تدبير» نياز دارد: از سويی بدون تسويس و تربيت نمی تواند به غايتی كه برای رسيدن به آن خلق شده، دست يابد و از سوی ديگر اساساً زندگی در اين دنيا برای او بدون سياست و تدبير معيشت دنيوی ميسّر نيست.

به اعتقاد ايشان، اين دو جهت تنها با «سياست شرعی» حاصل می شود، زيرا؛ شرع دستوری الهی است كه به منظور سعادت ابدی انسان فرستاده شده، و عاملان آن نيز عقل كامل اند و انسان به سبب پيروی از آنان و با پذيرش سياست و تدبير آن ها می تواند به مقام عالی انسانيت و سعادت جوار الهی كه هدف از آفرينش انسان است، دست يابد.

زندگی اجتماعی و مدنی انسان نيز كه نيازمند قانون و سائسی برای انتظام است، تنها با تدبير و سياست قانون شرع و عاملان آن (پيامبران و جانشينان معصوم(ع)) ممكن می گردد؛ بنابراين، در انديشه ايشان «سياست شرعی» به هر دو بُعد مادی و معنوی انسان پاسخگو است.

در حالی كه به اعتقاد ايشان، سياست بدون شرع تنها پاسخگوی يك بُعد از زندگی انسان، يعنی حفظ اجتماع ضروری او است و چنين سياستی تنها می تواند به حفظ نظام اجتماعی انسان پرداخته و به معيشت دنيوی او كمك كند، و احكام آن از سوی نفوس جزئيه صادر می شود و در آن خطا راه دارد؛ پس ممكن است انسان را به كمال و سعادت قُصوی كه رسيدن به جوار الهی است، نرساند.

در حالی كه سياست شرعی علاوه بر اين كه نظام اجتماعی انسان را حفظ می كند، آن را مزرعه ای بر آخرت قرار می دهد و عالم مُلك را در خدمت عالم ملكوت درمی آورد، و تمام شهوات را در خدمت عقول می گذارد و انسان ها را برحسب استعدادشان به سعادت قصوی رسانده و به سوی خدای متعال سوق می دهد.

اما آيا در عصر غيبت عاملان سياست شرعی، می توان سياست شرعی را مُجْری داشت؟
در پاسخ به اين سؤال، فيض فقها را نايبان عام و عاملان سياست شرعی دانسته و در نتيجه، آن ها را مأذون به اجرای سياست شرعی معرفی می كند. اگرچه واقعيت های زمان، يعنی حاكميت سلاطين ذی شوكت (صفويه) كه متولی سياست ضروريه دنيوی (حفظ نظام اجتماعی) بودند و حمايت از دين و دين داران را دأب سياسی خود كرده بودند، او را بر آن داشت كه برای جلوگيری از فتنه و فساد ناشی از استبدال نظام حاكم، و اجرای سياست های دينی در سايه حمايت آن ها، به لزوم پذيرش رياست عاملان سياست دنيوی (سلاطين صفوی) و هم كاری با آن ها پرداخته و خود نيز در عمل در اين جهت با آن ها هم كاری كند.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)