از سرمایههای بنیادین هر اجتماعی، وحدت و انسجام ملی است که میتوان آن را مقدمهای حیاتی برای بقا و استحکام حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانست؛ چراکه انسجام و همگرایی، پشتیبان رشد و برقراری نظم در جامعه است. درواقع اتحاد ملی، وفاق در اهداف، ارزشها و نگرشها را موجب شده که درنتیجه آن، توافق وسیع و قابلقبول نسبت به زندگی، چشماندازها و نحوه مواجهه با مسائل سیاسی پدید میآید. تنوعات قومی و مذهبی دیرینه در بدنه ایران از یکسو و پراکندگی و گستردگی فرهنگهای قومی و محلی از سوی دیگر، در کنار اقدامات دشمنان و معاندان و جاهلان باعث اهمیت بالای بررسی وحدت و انسجام ملی میان مردم ایران میشود. با مروری بر این دو مولفه ی مهم (وحدت و تعاون) این نکته آشکار می شود که در دولت های پیشین وحدت و تعاون ملی به انحاء مختلف مورد هجمه واقع شده است و بعضا اقلیت های مختلف مورد آزار و تعرض قرار گرفته اند.
به عنوان نمونه اقدامات رضا شاه برای ایجاد وحدت و یکپارچگی ملی نارضایتیهای زیادی در میان اقلیتهای مذهبی و زبانی پدیدآورد. مدارس بهایی که تنها در تهران بیش از ۱۵۰۰ دانش آموز داشت در سال ۱۳۱۳ به بهانه برگزاری مراسمی به مناسبت سالگرد کشتهشدن باب تعطیل شد. در سال ۱۳۱۰ ساموئل حییم نماینده یهودیان در مجلس که در سال ۱۳۰۵ بابت هموندی در کودتای نافرجام سرهنگ پولادین به زندان محکوم شده بود، ناگهان اعدام شد.[۳] شاهرخ ارباب کیخسرو نماینده زرتشتیان که از سال ۱۳۰۰ طرفدار سرسخت رضاشاه بود به دلیل اینکه پسرش در آلمان بر خلاف خواست پدر به طرفداری از نازیها سخنرانی کرده بود به ضرب گلوله پلیس کشته شد. در مورد مدارس ارامنه نخست کلاسهای تدریس زبانهای اروپایی تعطیل شد و سپس در سال ۱۳۱۷ اجازهنامه فعالیت اینگونه مدارس باطل شد. در همان سال روزنامه نیمه رسمی اطّلاعات با چاپ مقالاتی دربارهی «جنایات خطرناک» که همگی با نامهای ارمنی و آسوری بود، مبارزه شدیدی علیه اقلیت مسیحی به راه انداخت و وحدت و تعاون را به بحران مواجهه نمود[1].
اما پیروزی شکوهمندانه جمهوری اسلامی در بهمن 1357 به رهبری حضرت امام خمینی (ره) همراه با وضع قوانینی خاص و با تکیه بر مبانی اصیل اسلام و قرآن[2]، حیات دوبارهای به وحدت و تعاون ایرانیان بخشید. به عنوان نمونه اصل نهم قانون اساسی[3] حاکی از توجه خاص انقلاب اسلامی بر وحدت و تمامیت ارضی دارد.
در ارتباط با میزان وحدت و تعاون در میان ایرانیان و اهمیت این موضوع، آمار نشان از آن دارند که ایرانیان عموماً اهمیت این موضوع را در نموده و همچنین میزان وحدت آنان نیز از سطح قابل قبولی برخوردار است. در ادامه گزارشی از وضعیت وحدت ملی و تعاون ارائه می شود:
وحدت ملی
ایران ازنظر گوناگونی جمعیتی، میان 180 کشور ناهمگن قرار دارد و بهسبب حضور ملموس اقوام، اقلیتها، اقشار و خردهفرهنگهای متعدد، انواع تمایزات در آن دیده میشود.[4] تحقیقی که سازمان ملی جوانان در سال 1380 با عنوان «وضعیت و نگرش جوانان ایرانی» در سطح ملی انجام داده است، بیانگر قوت احساس هویت ملی در هر سه بُعد شناختی، عاطفی و رفتاری است؛ بهصورتی که کمترین نسبت موافقت با هر یک از گونههای ارائهشده، 8/82 درصد و بیشترین نسبت معادل 6/96 درصد کل پاسخگویان بوده است.[5]
سازمان ملي جوانان در سال 1381 در بررسي وضعيت و نگرش جوانان ايران نسبت به هويت ملي مشخص نمود احساس هويت ملي و ايراني بودن در جوانان، در مقايسه با ساير جنبههای هويت آنان (مانند هويت شغلي، هويت جنسي و...) از نيرومندي بسيار بالايي برخوردار است؛ مثلاً 89 درصد معتقدند بزرگان فرهنگ و ادب ايران پشتوانههای ارزشمند فرهنگ ملي ما هستند.[6]
یافتههای پژوهشی میان جوانان نشان داد، میانگین کلی احساس هویت ملی میان هر پنج گروه قومی موردمطالعه، بالاتر از 79 درصد است که نشان از وفاداری بالا به اجتماع ملی است و احساس هویت ملی در هر سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری قوی است. نمره ابعاد سهگانه هویت ملی (تعلقخاطر مشترک، وفاداری مشترک و میراث فرهنگی مشترک) در هر پنج قوم بالاتر از 75 (از 100 امتیاز) است. احساس تعلق مشترک در قوم بلوچ، 4/91 درصد، در قوم ترک 4/85 درصد، فارس 4/89 درصد، قوم کرد 1/85 درصد و در لرها 1/93 درصد گزارش شده است. وفاداری به اجتماع ملی در بین نیمی از پاسخگویان، بالاتر از 80 است. بههرحال با وجود نوسانات، میزان تعلق ملی در بین اقوام گوناگون در سطحی قوی و متوسط به بالا قرار دارد.[7]
یکی از مؤلفههای میزان همبستگی ملی، میزان تعلق و عِرق ملی است. در نظرسنجی مرکز ملی رصد از جامعه آماری در قالب دو پرسش از میزان افتخار به ایرانی بودن و تمایل به مهاجرت به خارج از کشور، سنجش شده است. در جدول زیر توزیع درصدی پاسخ به این دو پرسش آورده شده است.
طبق این نظرسنجی 75.5 درصد زیاد یا خیلی زیاد به ایرانی بودن خود افتخار میکنند و 56.9 درصد کم یا خیلی کم تمایل به مهاجرت دارند.[8]
رشد تعاون
تاريخ حيات انسان تاريخ همكاري و ستيز است. زماني كه نخستين بار انسان دريافت كه با تجميع توان خود با ديگران میتواند بر مشكلات فائق آيد، مشاركت زاده شد. دموکراسیهای اوليه دنيا هم چون دموكراسي آتن تبلور مشاركت شهروندان در تعيين سرنوشت خود بود. امروزه مشاركت در بستر جامعهای دموكراتيك و مدني صورتي نهادينه به خود میگیرد. مشاركت نهادینهشده در سه بستر جامعه مدني، شهروندي و دموكراسي شكل گرفته است. بر همين اساس افزايش مشاركت عمومي شهروندان در فرایندهای خطمشی گذاري عمومي و اداره امور جامعه در سطوح محلي، منطقهای و ملي يكي از شاخصهای مهم در پيشرفت به شما میآید[9]. مشارکت مردمی در شکلگیری سامانه نظام سیاسی و اداره آن امری مسلم و اجتنابناپذیر است و اساساً بدون مشارکت عمومی و مردمی، امکان توسعه، رشد و تعالی یک کشور امکانپذیر نیست.
پژوهشهای زیادی در زمینه میزان مشارکت مردم انجام شده است و میزان تمایل آنان را به مشارکت سنجیدهاند؛ در پیمایشی که در بخش خشکبیجار شهرستان رشت انجام شده است تمایل مردم به مشارکت در حوزههای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است و نتایج گویای آن است که 8/45 درصد پاسخگویان معتقدند چون بهرهوران نهایی طرحها خود روستاییان هستند، بنابراین همکاري مداوم آنها در طرحها و پروژههای روستایی امري ضروري است. تمایل آنان به اختصاص دادن بخشی از درآمد براي اجراي طرحها و پروژهها متوسط (37 درصد) و تمایل به مشارکت در زمینه فکري و مشورتی را زیاد (5/52 درصد) بیان نمودهاند[10]. در پیمایشی دیگر که جهت سنجش بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت نیروهای داوطلب مردمی در زمان بحران در میان 319 شهروند تهرانی انجام شد نتایج از میانگین نسبتاً بالای تمایل مردم به مشارکت در هر دو بعد خبر میدهد؛ بهطوریکه میانگین مشارکت در زمان جنگ 55/65 و در حوادث طبیعی 64/68 است. درنهایت سه متغیر احساس آنومی، اعتماد اجتماعی و انزوای فردی را مهمترین عوامل تأثیرگذار بر مشارکت مردم در زمان بحران معرفی میکنند[11].
منابع
[1] - آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، نشر نی، چاپ اول ۱۳۷۷ صص ۲۰۰–201
[2] - سوره انعام آیه 159 میفرماید:«ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فی شی انما امرهم الی الله ثم یبینهم بما کانوا بفعلون/کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند، تو هیچگونه مسئول ایشان نیستی، کارشان فقط با خداست، آنگاه به آنچه انجام میدادند آگاه شان خواهد کرد.
[3] - «در جمهوري اسلامي ايران آزادي و استقلال و وحدت و تعاون از يكديگر تفكيك ناپذيرند و حفظ آنها وظيفه دولت و آحاد ملت است.»
[4]. باغبانیان، مصطفی و مروت، برزو، «بررسی نگرش دانشجویان منطقه یازده دانشگاه آزاد به اتحاد ملی و انسجام اسلامی»، فصلنامه جامعهشناسی مطالعات جوانان، سال دوم، شماره سوم، پاییز 1390، ص 28.
[5]. قاسمی، علیاصغر و همکاران، همسازی هویت ملی و قومی در ایران، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 55، زمستان 1390، ص 72.
[6]. حقیقتیات، منصور، احمد غضنفری، پروانه تکه اکبرآبادی، «هویت ملی و برخی عوامل مؤثر بر آن در بین دانشآموزان مقطع متوسطه اصفهان»، مجله جامعهشناسی معاصر ایران، سال اول، شماره دوم، بهار 1388.
[7] قاسمی، علیاصغر، «همسازی هویت ملی و قومی در ایران و رویکرد اقوام ایرانی به وحدت ملی و حق تعیین سرنوشت»، علوم اجتماعی (دانشگاه علامه طباطبائی)، شماره 55، صص 57-92، زمستان 1390.
[8] . مرکز ملی رصد اجتماعی شورای اجتماعی کشور وزارت کشور، سنجش سرمایه اجتماعی کشور (تهران: پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات، ۱۳۹۴)، ص 730.
[9] . منوریان، عباس؛ نرگسیان، عباس؛ فتاحی، مهدی و واثق، بهاره (1389). بررسي رابطه بين پاسخ گويي عمومي، مشاركت عمومي و اعتماد عمومي در سازمان هاي دولتي مناطق 22 گانه شهر تهران، مدرس علوم انساني- پژوهشهاي مديريت در ايران، دوره 14، شماره 3: 274-252.
[10] - اسدی، زینب؛ پوررمضان، عیسی و مولایی هشجین، نصرالله (1395). نقش مشارکت در توسعه روستایی بخش خشکبیجار شهرستان رشت، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال پنجم، شماره 1 (پیاپی 15): 82-61.
[11] - باباخانی، فرهاد؛ یزدانی نسب، محمد و نوری، مهدی (1392). بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت نیروهای داوطلب مردمی در زمان بحران، مدیریت بحران، شماره 4: 13-5.
مرضیه مردانی، پژوهشگر علوم اجتماعی