در جامعهشناسی چیزی که بخواهد تبدیل به فرهنگ شود باید غالبیت پیدا کند، بنابراین، نابردباری و نارواداری و بهنوعی تکفیر در حوزههای سیاسی و اقتصادی تا حدودی در حال تبدیلشدن به فرهنگ است ولی در حوزه علمی میتوان از آن با عنوان خردهفرهنگ در بین افراد خاص نام برد.
زمینه اجتماعی فرهنگ نابردباری و بعضاً تکفیر در حوزه علمی، سازمانی شدن علم میباشد؛ چراکه با این کار استقلال و آزادی عمل از علما گرفتهشده و دیگر، سازمان است که به او ایده میدهد و وی باید این ایده را اثبات کند. از طرفی با توجه به ارتقائات علمی بر اساس شاخصههای مادی، هر چه سطح ارجاعات افزایش یابد، جایگاه علمی ارتقاء پیداکرده و با افزایش جایگاه علمی، فرد برای جلوگیری از متزلزل شدن جایگاه خود، تحمل تفکرات مخالف را نخواهد داشت. در رابطه با زمینه روانی هم میتوان به عدم قبول شکست از طرف نخبگان اشاره نمود، درحالیکه در محور علم، شکست، ضعف نیست بلکه، نقطه عزیمت حرکت است. البته درزمینهٔ اعتقادی، ازآنجاییکه شیعه ایمان دارد که اعتقاداتش ریشه در وحی داشته و حق است پس فرهنگ تکفیر در آن، جایی ندارد. ولیکن درباره علم نمیتوان بهصراحت این مسئله را عنوان نمود؛ چراکه علم وابسته به ابزار خطاپذیر حس است. شایانذکر است که در اجتماع هم رد پای این فرهنگ یافت میشود چراکه، عموماً مردم یک نگاه صفر و صدی دارند و ترجیحاً به سمت کسی تمایل دارند که هیچ خطایی نداشته باشد هرچند فقط در یک مسئله اشتباه داشته باشد.
بنابراین بهطورکلی میتوان گفت که اساس برطرف شدن این فرهنگ، در تمامی حوزهها، اولاً افزایش سطح تحمل و پذیرش و در ثانی حلیم بودن است؛ یعنی باید به افراد اجازه داد که نظر خود را حتی اگر باطل باشد، بیان کنند و بایستی در این راه به سیره ائمه علیهمالسلام تمسک جست. از سوی دیگر برای تحقق سیاست جذب حداکثری، بایستی افراد را بر اساس میزان توانمندی و شایستگی، در مناصب و مشاغل جذب نمود.
مسئله مهم بعدی این است که نابردباری در کشور ما بیشتر در حوزه سیاست و به دلیل حاکمیت جناحها و فضای دوقطبی جامعه وجود دارد. درصورتیکه اگر فضای گفتمان سالم فراهم شود، اولاً نفاق و دورویی در جامعه کاسته میشود؛ چراکه وجود روحیه نفاق بسیار نگرانکنندهتر از کفر میباشد و تبعات سنگینتری را بر جامعه تحمیل میکند. بعلاوه روحیه شجاعت و عدم ترس از بیان دیدگاهها هرچند مخالف، در جامعه افزایش مییابد و درنتیجه جامعه، حرکت رو به رشدی را در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، علمی و حتی درزمینهٔ سیاسی خواهد داشت.
بنابراین با توجه به مطالب ذکرشده میتوان با بهرهگیری از مجموعهای از راهکارها فرهنگ تکفیر در جامعه ایرانی را مهار کرد که به برخی از آنها در ذیل اشاره خواهد شد:
1. باید، سازمانها و مراکز دولتی، شایستهسالاری و تخصص گرایی را سرلوحه گزینش افراد قرار دهند.
2. باید، نهادهای علمی تمرکز خود را از روی ارجاعات علمی نخبگان بهعنوان، شاخص تعیین سطح ایشان بردارند.
3. باید، جریانهای سیاسی، از ایجاد فضای دوقطبی و جناحبازی در حوزه سیاست اجتناب ورزند.
دوری جریانهای سیاسی از ایجاد فضای دوقطبی سازی
یادداشتِ برگرفته از مصاحبه حجتالاسلام دکتر شمسالله مریجی جامعه شناس و رئیس دانشگاه باقرالعلوم درباره مسئله توسعهنیافتگی فرهنگ بردباری و رواداری در روابط اجتماعی