ناکارآمدی سازمانها و نظام اداری و سیاسی معلول عواملی و محصول موانعی است که گرچه این عوامل ناکارآمدی و موانع کارآمدی ازلحاظ مفاهیم به هم نزدیک میباشند، ولیکن اندک تفاوتی باهم دارند. موانع درواقع مؤلفههایی هستند که با قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و کارآمدی سیستم، مانع از تحقق برنامهها میشوند اما عوامل ناکارآمدی آن دست از مؤلفههای فعالی میباشند که باعث بروز مشکل در سیستم شده و از این طریق منجر به ناکارآمدی سیستم میگردند. اگر این موانع و عوامل بهخوبی شناسایی و رفع نشوند، نباید امید زیادی به حل مسئله ناکارآمدی داشت. البته تعداد و انواع مختلفی از عوامل و موانع وجود دارد ولیکن با توجه به اینکه برخی ملموستر و مهمتر میباشند، بنابراین در این متن به تعدادی از آنها اشاره میشود:
1.نظام حقوقی غیر منسجم و فقدان انسجام هنجاری: در این مورد میتوان به تکثر، تشتت و ناهماهنگی قوانین و مقررات اشاره کرد. نظام حقوقی غیرمنسجم باعث تعارض ساختاری و آشفتگی شرح وظایف سازمانها میشود و در چنین وضعی امکان کارآمدی، ساماندهی امور و اقدامات دولتی وجود نخواهد داشت.
2.گستردگی، تعدد و تشتت ساختاری: وجود دستگاههای عریض و طویل، موازی و معارض نهتنها باعث هدر رفت هزینهها و پیشرفت نکردن امور میشود، بلکه ممکن است به تخریب و از بین رفتن اقدامات قبلی نیز منجر شود. باید توجه داشت که فقدان انسجام ساختاری اغلب به خنثیسازی امور و کاهش پیشرفتها منجر میشود و نظام موجود را ناکارآمد میکند.
3.بوروکراسی پیچیده و ناکارآمد اداری: اصل بوروکراسی (دیوانسالاری) امر مهم و مفیدی است. آنچه ماکس وبر ایده آن را مطرح کرده است، در عمل به رشد و ثبات امور کمک میکند اما بوروکراسی قالبی و فرمالیته صرفاً بهکندی امور منجر شده و از حل بهموقع مسائل جلوگیری میکند که این مسئله به معنی اختلال در کارآمدی میباشد.
4.تمرکزگرایی افراطی در سیستم اداری: تمرکزگرایی، خلاقیتهای مراکز و مناطق پیرامون را کاهش میدهد و موجب سلب اعتماد به مدیران و کارکنان میشود. مضاف بر اینکه به دلیل وابستگی امور به مرکز، منجر به کاهش سرعت پیشرفت امور و رعایت نشدن مقتضیات محلی میگردد. شایانذکر است راهکار مناسب در این خصوص وجود تمرکز در سیاستگذاری و قانونگذاری کلان و انجام غیرمتمرکز امور اجرایی واداری میباشد؛ زیرا در غیر این صورت کارآمدی سیستم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
5.ضعف در پیادهسازی نظام شایستهسالار: یکی از مهمترین عوامل تحقق تمدن و پیشرفت سیستم، شایستهسالاری میباشد. در این خصوص پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: اگر فردی از امت من شخصی را بهعنوان رئیس بر چند نفر بگمارد و بداند در میان آنها یکی شایستهتر از او وجود دارد، به خدا و پیامبر او و تمام مسلمین خیانت کرده است. این حدیث نشانگر تأثیر عمیق شایستهسالاری بر سرنوشت تمام مسلمین میباشد. لذا شایستهسالاری در سیستم سیاسی واداری، در مراحل بهکارگیری (استخدام)، بهکارگماری صحیح کارکنان در تخصص خودشان، ارتقا و انتصاب مدیران لازم است.
6.نظام نظارت و ارزیابی ناکارآمد: اگرچه یکی از عوامل مهم ناکارآمدی، حذف مردم و ذینفعان از فرآیند نظارت بر دولت است و بهترین راه نظارت مؤثر بر قدرت نیز، دخیل کردن مردم و ذینفعان و مصرفکنندگان نهایی خدمات در ارزیابی مدیران و نهادها است ولیکن عوامل دیگری نیز در ناکارآمدی تأثیر زیادی دارند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد:
الف) نتیجهگرا نبودن در نظارتها و اکتفا به اخذ گزارش عملکرد زیرمجموعه
ب) بیارتباطی توزیع سرمایهها بهنظام ارزیابی
ج) ضعف بازخورد گیری مناسب و بهموقع از برنامهها
د) ایرادات فنی و محتوایی شاخصهای ارزیابی
ه) تعدد و موازیکاری نهادهای نظارتی و نبود ارتباط ارگانیک بین آنها
و) برخوردهای سیاسی و سلیقهای با امر نظارت
ز) اقدام اصلاحی نکردن بعد از نظارت و بیاعتنایی به نتایج نظارتها
ک) خارج از نظارت بودن برخی نهادها و فعالیتها
7.فقدان فضای رقابتی در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و ...
8.ضعف در فرهنگ و توسعه سیاسی از قبیل: بخشینگری، اقتدارگرایی، عدم تعامل، چاپلوسی، قانونگریزی، محافظهکاری، روحیه استبداد، حکومتستیزی و برچسبزنی.
9.تغییر ارزشها و سبک زندگی اصیل اسلامی
10.چندگانگی فرهنگی و قومی و نبود انسجام کامل فرهنگی
11.نظام تصمیمگیری معیوب از قبیل: نقش ضعیف اتاق فکرها، نارسایی و کمبود اطلاعات متقن در تصمیمگیریها، مشارکتی نبودن برنامهریزیها، فاصله نخبگان فکری و اجرایی
12.نبود اجماع و وفاق حداکثری در مورد مقولات، موضوعات و مسائل اساسی کشور: بدون اجماع و وفاق نخبگان و حکمرانان و مردم بر روی مسائل و موضوعات اساسی، نیروها و انرژیها صرف تعارضات و درگیریهای بیفایده شده و درنتیجه نیروی کافی برای پیشرفت و اقدامات پیشروانه باقی نخواهد ماند.
البته عوامل و موانع دیگری نیز در ناکارآمد سازی نظامها وجود دارند که در حوصله این مقال نمیگنجد.
موانع کارآمدی و عوامل ناکارآمدی
یادداشتی از آقای دکتر محمدتقی دشتی رئیس مرکز پژوهشی مبنا در خصوص موانع کارآمدی و عوامل ناکارآمدی