• شاخصههای اخلاق اجتماعی و عوامل ضعف آن در جامعه ایرانی چیست؟
مسئله ضعف اخلاقی در ادبیات فلسفه یونان با کلیدواژه آکراسیا درواقع یک مسئله بنیادین در حوزه فلسفه و روانشناسی اخلاق است که به منشأ ضعف اخلاقی میپردازد. سقراط بهعنوان یکی از اندیشمندان بزرگ تفکر بشری عامل اساسی در ضعف اخلاقی را معرفت قلمداد میکند. شاگرد او افلاطون نیز این موضوع را پرورش میدهد. همچنین ادبیات قرآن نیز با آیات گستردهای به مسئله رفتارهای انسانها پرداخته است که در مسئله ضعف اخلاق نیز حوزههای شناختی و غیرشناختی دخالت دارد. منظور از حوزههای غیرشناختی، مسئله هیجانها یا عواطف و یا مباحثی است که ناظر به این حوزه است.
ملا احمد نراقی در صفحهی 237 در کتاب «تذکرة الاحباب» درباره عدالت شخص میگوید: «بلکه باید تفحّص و تفتیش از احوال او نمود تا علم شرعی به فقر او حاصل شود». بحث بر سر این است که آیا به کسی زکات بدهیم یا نه؟ ایشان معتقد است که باید تفحص کنیم و ببینیم که فقیر است یا نه؟ «بخصوص در امثال این زمان که متقلبه بسیار شدهاند و از گفتن بسیاری از آنها مطلقاً ظنّ به صدق آنها نیز حاصل نمیشود».
بر اساس این منابع و اطلاعات وقتی وضعیت اخلاق را در جامعه کنونی و گذشته بررسی کردم متوجه شدم اخلاق اجتماعی در جامعه ایران در دورههای مختلف دچار چالشهایی بوده است.
ضعف اخلاقی ازلحاظ علمی یکی از زیرمجموعههای حوزهی مطالعاتی روانشناسی اخلاق است؛ که اگر به دنبال راهکار در عوامل این ضعف هستیم باید به سراغ این حوزه رفت.
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز کتابهایی در زمینه اخلاق به چاپ رسانده است که یکی از این کتابها به همت آقای دکتر موسوی اصل و همکاران ایشان تهیهشده است. یکی از نویسندگان آن کتاب نیز آقای دکتر علیزاده است که در مقالهای پدیدهی ضعف اخلاقی را در جامعهی ما تبیین و روانشناختی کرده است؛ حداقل 17 عامل ضعف اخلاق وجود دارد که باید وضعیت آنها را اصلاح کرد.
راهکارهایی ناظر به هرکدام از عوامل ضعف اخلاق وجود دارد که در حوزههای مختلف ازجمله شناختی و غیرشناختی مانند حوزههای عاطفی و حوزههای هیجانی، اصلاح ساختارها، رفتارهای فردی و عملکرد کارگزاران و حاکمان است.
رفتارهای کارگزاران و حاکمان، ازلحاظ فکری و ناخودآگاه جز منابعی هستند که مردم از آنها الگوگیری میکند و این امر در احادیث و روایات وجود دارد که انسانها، شبیهترین افراد به حاکمان خودشان هستند.
در ارائهی راهکارهای ضعف اخلاق باید به سراغ تیمهای تخصصی رفت، یعنی عاملها شناسایی و بعد یک مدل و فرایند درمانی ارائه شود چراکه بهصورت دستورالعملی، توصیهای و راهکارهای صفر نمیتوان مسئله را حل کرد.
یکی از عواملی که موجب دچار شدن افراد به ضعف اخلاقی است قابل جبران دانستن آن خطا است. مثلاً در اخلاق عبادی و اخلاق بندگی خطاهایی را انجام میدهیم و معتقد هستیم که در آینده قضای آن را بهجا آورده و آن را جبران خواهیم کرد. برای حل این خطا باید روی مسئله شناخت و تقویت آن بهصورت بینشی آموزشی و مشاورهای کار شود تا احتمال خطا کمتر میشود.
سودجویی و لذت بیشتر از دیگر عوامل خطای اخلاقی است. مثلاً دریافت رشوه و یا سود بیشتر باعث دچار خطا میشد. اینجا اگر فرد ازلحاظ دینی بهدرستی تربیتشده باشد تا در شرایط و موقعیتهای خاص درست تصمیمگیری کند دچار این انحراف اخلاقی نخواهد شد. با دستورالعمل نمیتوان این فرد خطاکار را در مسیر درست قرار داد چراکه این فرد راههای میانبُر را یاد گرفته است و راحت از قانونگذار میگریزد. البته درجاهایی حمایت حقوقی یا دستگاه قضایی یا آن بُعد نظارتی میتواند به ما کمک کند، اکنون در این ساختارهای اجتماعی جامعه ایران سیستمهای نظارتی به گونه است که بعضی افراد از این خلاءها و روزنههای سیستمهای نظارتی هم عبور میکنند.
در قرآن کریم حضرت یوسف (ع) به چه علت عزیز مصر شد؟ این حضرت در دوران مختلف زندگیاش انسان صالح و امینی بودند که به مقام عزیز مصر میرسند.
باید در مدیریت اسلامی دینی، انسانهای الگویی را شناسایی کرده و آنها را امین مال، جان و ناموس مردم قرار داد. این، یکی از ضعفهایی است که حاکمیت و دولت اسلامی داشته است و نتوانسته چنین نیروهایی را تربیت و یا حتی از بدنه جامعه شناسایی و به عموم مردم معرفی کند. در دههی 60 در مقاطعی این تشخیصها اتفاق افتاد و امثال خرازی، ردانیپور، میثمی، محلاتی سردارانی شدند که صدام را به خاک یکسان کردند.
یکی دیگر از مهمترین عوامل ضعف اخلاقی در انسان، جامعه و ساختارهای اجتماعی، مسئله خودفریبی است، یعنی انسان در یک فرآیندی خودش را فریب میدهد و رفتارش را یک رفتار اخلاقی نشان میدهد و حتی توجیه میکند. مثلاً میگویند «حق من از این مملکت است و ...». در این مرحله یک تعارض درونی در وجود انسان شکل میگیرد و این تعارض درونی که بُعد معرفتی، هیجانی و عاطفی دارد، این را برای خودش حل میکند.
راهحل مسئله خودفریبی نیز آموزش و مشاوره است. کسانی دچار فرآیند خودفریبی میشوند که خود را همهدان و مجتهد فرض میکنند و خود را ملزم به یادگیری و آموزش از مرجعی علمی و مشاورهای نمیدانند. در اینجا باید لایههای پنهان را اصلاح کرد. این لایحهها همان باورها، هیجانات، عواطف و انگیزههای فرد خود فریب است. هرقدر رفتار افراد پیچیدهتر میشود برای اصلاح آنهم نیازمند تخصص بیشتر و حتی بهکارگیری تیمهای تخصصی هستیم؛ یعنی جاهایی ممکن است یک سازمانی دچار خودفریبی شده و حالا برای اینکه آن را از این آسیب اخلاقی نجات دهیم دیگر گفتوگو و مشاوره جواب نمیدهد، ممکن است روانشناس و تیمهای تخصصی بیایند و یا حتی درجاهایی ساختارهای آن سازمان اصلاح شود تا آرامآرام این مسئله در آن سازمان، در آن ساختار و در آن گروه اجتماعی حل شود.
چهارمین عامل ضعف اخلاق هیجان است. در مقالهای از کتاب «روانشناسی اخلاق» به موضوع هیجان پرداختهشده است که اگر هیجان بسیار برانگیخته شود، قدرت اندیشه را از فرد میگیرد و او را دچار خطای اخلاقی میکند. این برانگیختگی هیجان دارای عواملی است که اگر اصلاح شود رفتار نیز بهتبع آن اصلاح میشود. در کل، هر رفتاری را باید با زمینهها و متعلقات خودش بررسی کرد، درواقع راهکارها متفاوت و گوناگون است. مثلاً برای مدیریت خشم و هیجان تکنیکهای مختلفی وجود دارد.
فشار، پنجمین عامل در ضعف اخلاق است. ما انسانها یکسری نیازهایی داریم که در روانشناسی میگویند بر اساس «هرم مزلو» یکسری نیازهای فیزیولوژیکی داریم تا زمانی که این نیازها برآورده نشود، ما به نیازهای مراحل بعدی نمیرسیم. فردی که شکم او سیر نیست، هیچگاه نمیتواند به سمت توجه به معنویت و خودشکوفایی برود و خلاقیت خودش را شکوفا کند. این فشارها فرد را دچار خطای اخلاقی میکند.
اعتراض به محیط هم یکی دیگر از عوامل ضعف اخلاقی است. مثلاً یک دانشجوی متخلفی را در نظر بگیرید که استاد بهناحق تاکنون در ترمهای گذشته دو بار نمرهاش را کم کرده است و بعد هم در برابر بچههای کلاس گفته است اگر فلانی در امتحانترم از من 16 بگیرد، به او 20 میدهم ولی میدانم که 14 هم نمیگیرد. این دانشجو در اینجا تصمیم میگیرد تقلب کند. باید بررسی کرد که چه چیزی موجب این اتفاق و این تقلب میشود؟ اعتراض به رفتار استاد.
بنده نسبت به حوادث که بهتازگی در کشورمان افتاده است اشاره میکنم که رهبر معظم انقلاب اسلامی و بزرگان کشور هم اذعان کردند اعتراض به رفتار کارگزاران است. این اختلاسهایی که یکی پس از دیگری مطرح میشود باعث اعتراض افراد جامعه میشود.
اگر عوامل دیگری ازجمله عوامل بینالمللی و عوامل انگیزههای خارجی نیز در کنار این خطاها قرار گیرد بحث اعتراض به گونه دیگری رقم میخورد.
شک کردن در صحت باورهای اخلاقی و اختلال در شخصیت باعث ایجاد ضعف میشود. چنین مواردی در جامعه کنونی ما ظهور دارد و بهخصوص نسبت به نسل جدید اینطور است که دیگر نسبت به یکسری باورها اعتقادی ندارند به همین دلیل دچار خطای اخلاقی میشوند. یا فردی را در نظر بگیرد که در یک خانوادهای بزرگشده که آن خانواده اختلال پایداری دارد و آن اختلال هم یا به دلیل فقر، رفتار والدین و یا طلاق است. فرد ازلحاظ شخصیتی دچار اختلال میشود و این هم میتواند بر رفتارهای مجرمانه تأثیرگذار باشد.
بحث اعتمادبهنفس نداشتن، شکاف طبقاتی و باور نداشتن ارزشهای اخلاقی از دیگر عواملی ضعف اخلاقی است، اگر فرد در جامعه اعتمادبهنفس نداشته باشد ازلحاظ فرهنگی خودباخته است و تا در معرض یک فرهنگ دیگری قرار میگیرد خود را با آن فرهنگ سازگار میکند. برای مثال در مسئله عفت که با بروز ظاهری حجاب نمود پیدا میکند، در جامعهی ایران ببینید. ما نسبت به این باور و نسبت به این خصوصیت اخلاقی اعتمادبهنفس نداریم.
ترس شدید از عواقب مرتکب نشدن به خطای اخلاقی نیز عامل دیگری است. یک جاهایی سیستم به شما میگوید باید این خطای اخلاقی را انجام دهید در غیر این صورت حذف میشوید. پرستاری در سیستم بیمارستانی کار میکند و میبیند که پزشک در فرآیند درمان یک خطایی انجام داده است ولی اگر تذکر دهد، پزشک او را توبیخ و یا حتی اخراج میکند. در این مرحله صداقت و انصاف را رعایت نمیکند.
یکی دیگر از عوامل ضعف اخلاق، محیط پیرامون افراد است مثلاً انسانی اخلاقی زندگی میکند، محیط او را پس میزند و بعد او آرامآرام توجیهگری میکند که «گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو».
حاکم بودن یکسری ارزشها در جامعه باعث ایجاد ضعف اخلاقی میشود. مثلاً جامعهی قومیتی، قبیلهای و حزب یکسری ارزشها دارد، اگر من خودم را وقف آن ارزشها کنم و بر اساس آن ارزشها حرکت کنم، این، موجب میشود که من درجاهایی در آن نظام اخلاقی که نظام اخلاقی دینی است، دچار خطای اخلاقی شوم، چون بین ارزش برآمده از گروه و حزب و ارزش برآمده از قرآن، در تعارض قرار میگیرم.
• با توجه با مطالعاتی که صورت گرفته است مهمترین عامل از بین عواملی که فرمودید چیست؟
انسان موجود عجیب، پیچیده و دارای شخصیت چند بُعدی و چندوجهی است. آن چیزی که الآن جامعه ما بیشتر از آن ضربه میخورد وجود افراد متدینی است که رفتارهای غیراخلاقی را اخلاقی جلوه میدهند. بُعد بیرونی آنها موجب این رفتارها میشود که نسلهای جوان نسبت به اخلاق و دین بیاعتقاد شوند. شاید خودفریبی یکی از مهمترین عوامل ضعف اخلاقی باشد.
• یکی از عوامل اصلی یا عامل اصلی ضعف اخلاق در جامعه ایرانی دخالت حکومت در اخلاق اجتماعی است و یا عدم تطابق عمل کارگزاران نظام و برخی از دینداران با گفتههای خودشان است که در حکومت اسلامی این تطابق وجود ندارد. میخواستیم نظر حضرتعالی را در این مورد بفرمایید و راهکار را هم بیان کنید.
خطاهای اخلاقی برآمده از ساختارها، فشارهای اجتماعی و مثلاً ارزشهای حاکم یا رفتارهای نامناسب خیلی کشندهتر از رفتارها و خطاهای اخلاقی فردی است. وقتی کارگزار، سیستم یا ساختار تولید ضعف اخلاقی و خطا میکند، جبرانناپذیرتر میشود تا وقتی که من بهعنوان یک فرد شخصی یک خطایی را به خاطر اینکه بهدرستی تشخیص نمیدهم، انجام دهم. ابعاد آن، خیلی فرامکانی و فرازمانی میشود. به همین علت ما برای اصلاح ضعف اخلاق در جامعهی ایران، نیاز به اصلاح ساختارها و اصلاح اخلاق مدیران و کارگزاران و بعد به اصلاح اخلاق کارگر، مخاطب عام و مردم داریم.
درست است که اخلاق از کودکی و در خانواده شکل میگیرد ولی اکنون عواملی موجب خطای اخلاقی شده است. ما باید برای اصلاح اخلاق به سراغ ساختارها برویم. نمیخواهم بگویم در فضای اصلاحی و اصلاح رفتارهای اخلاقی ساختارگرا هستم، ولی اصلاح ساختار اکنون در وضعیت فعلی جامعهی ایران بسیار برای اصلاح رفتارهای اخلاقی اهمیت دارد.
• پیامدها و تبعات منفی تضعیف اخلاق در جامعه چیست و مشخصاً در زمینه فرهنگ دینی چه تبعاتی را به دنبال دارد؟
مهمترین تبعات تضعیف اخلاق دور شدن نسلهای جدید از آرمانهای انقلاب است و هرقدر بتوانیم اخلاق اجتماعی را به معنای بخشش، احسان، گذشت، اهتمام، صداقت و امانتداری را در جامعه رواج دهیم، موجب علاقه نسلهای جدید با آرمانهای انقلاب میشود و اگر این علاقه ایجاد و خلاقیت شکوفا شود موجب حل شدن تدریجی مسائل میشود.
وقتی نسل جوان هیچ اطلاعی ازآنچه دو نسل قبل اتفاق افتاده، نداشته باشد؛ آن زمان کاملاً رویکرد فردگرایانه پیدا میکند و به دنبال منافع شخصی میرود و هیچگاه به سراغ منافع اجتماعی نمیرود. حلقهای که میتواند این نسل را به نسلهای قبلی نزدیک کند همین فضایل اخلاق اجتماعی مثل گذشت، نادیده گرفتن خطای جوانان و بخشش است. چه اشکالی دارد که دولت اسلامی به جوانی که به سمت ازدواج میرود در قالب یک بخشش اجتماعی یک مدلی را طراحی کند که حداقل مسکن این جوان بدون هزینه و یا در کمترین هزینه تأمین شود.
جوان امروزی اگر بداند که دولت اسلامی به مسائل آنان توجه دارد، دلدادهی این دولت و حکومت است، میپذیرد و سختیها را قبول میکند. این دلدادگی در دههی 60 بود. جوانان دههی 60 به تمام آرمانهایشان نرسیده بودند ولی با تمام وجود برای انقلاب جان میدادند.
پرفسور رفیعپور در کتاب «توسعه و تضاد» رفتارهای اجتماعی جامعه ایران دههی 60 و جامعه دهه 70 را تطبیق میکند و مؤلفههای اجتماعی مثل ایثار، گذشت، امانتداری، اهتمام به امور دیگران را مورد مقایسه و بررسی قرار میدهد.
مرحوم ملا مهدی نراقی، بعد از گزارش وضعیت اخلاقی جامعهی شیعی ایران و ابراز نگرانی تنها راه چاره را در آن وضعیت هدایت الهی بهوسیله نفس گرم و الهی یک مرد خدایی میداند که در دههی 50 در جمهوری اسلامی اتفاق میافتد که این قدم اول بود.
در قدم بعدی اصلاح ساختارها، اصلاح بنیاد پرورش، بنیاد آموزش، اصلاح اقتصاد و این موارد کمک میکند که آن نفس گرم تداوم پیدا کند. اکنون دلگرمی قشرهای متدین در جامعه ما به نفس گرم رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
اختلال، فساد و ضعف اخلاقی درجاهایی از جامعه بهشدت وجود دارد، تنها چیزی که نجاتبخش وضعیت کنونی است آن نفس گرم است. این نفس گرم را در سه دههی قبل تجربه کردهایم. اکنون هم این نفس گرم را داریم، حالا باید شبانهروز تلاش کنیم تا بتوانیم هر یک از این عواملی که ما را دچار ضعف اخلاقی میکند را شناسایی کنیم و راهکارهای متناسب با آن را بهصورت بومی و عملیاتی ارائه دهیم.
مرحوم نراقی با همان رویکرد آسیبشناسی، در مدل آموزشی مسائل را مطرح میکند که باید این مدل نقد و بررسی شود.
مرحوم نراقی در کتاب «معراج السعاده»، صفحه 212 معتقد است: «در چنین دورانی که وضعیت اخلاقی نابسامان است، روشهای خوفی بیشتر جواب میدهد»، اما بنده میگویم این نیز قابلبررسی است که ما در مباحث تربیتی باید روشهای رجائی (امیدبخش) را مدنظر قرار دهیم و یا روشهای خوفی؟ یا میتوانیم روشهایی تلفیقی انجام دهیم و با توجه به متدها، تکنیکها و روشهایی که در روانشناسی، در حوزههای علوم تربیتی و رفتاری است، نسبت به هر یک از آن ضعفهای اخلاقی راهکاری ارائه دهیم.
• پیامدهایی که در زمینه فرهنگ دینی بهصورت مستقل وجود دارد را بیان کنید؟
فاصله گرفتن نسلهای جدید از اعتقادهای دینی مهمترین تبعات اخلاقی در جامعهی ایران است. درواقع مهمترین تخریب، ضعف اخلاقی کارگزاران، حاکمان، متدینان، متولیان فرهنگ و دین است که حتی اطرافیانشان و افراد زیردست آنها ازلحاظ درونی بیشتر از آنها فاصله میگیرند.
ادبیاتی مانند آتش به اختیار، رویشهای جدید، کلیدواژهی جوان و ملت یک معنا دارد و آنهم این است که؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقد است اصلاح باید از پایین به بالا اتفاق بیافتد. شاید کمی نقض حرفهای قبلی من است که باید ساختارها را اصلاح کنید. وقتی ایشان از ساختارها ناامید هستند بیان میکنند که خود نسلهای جدید بیایند و این ساختارها را اصلاح کنند.
به نظر میرسد تضعیف اخلاق در جامعه میتواند ازنظر امنیتی هم تأثیرات زیادی داشته باشد و تنشهایی هم در سطوح مختلف فردی و اجتماعی ایجاد میکند، شما این را تا چه حد قبول دارید؟ و لطفاً توضیح دهید.
امنیت ابعاد مختلفی ازجمله مالی، جانی، عرضی و روانی دارد. مگر میشود که شما دچار ضعف اخلاق باشید و امنیت روانی داشته باشید؟ یا جامعه ازلحاظ عفت دچار ضعف اخلاقی باشد و شما دارای امنیت ناموسی باشید؟ درواقع مسئله امنیت و رشد اخلاق در جامعه رابطهی مستقیمی دارد.
رابطهی بین امنیت و رشد اخلاق رابطهی مستقیم است. هرقدر رشد اخلاق بیشتر، امنیت نیز بیشتر خواهد بود و برعکس.
• بر اساس روند فعلی آیندهی اخلاقی جامعه ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
شما اگر نگاه تاریخی داشته باشید و با رویکردهای تاریخی به مسائل اجتماعی نگاه کنید، نگرانی شما نسبت به حال و آینده مقداری متفاوت میشود.
اینگونه نیست که ما اکنون در بدترین وضعیت اخلاقی باشیم و جامعه ما هیچگاه چنین تجربهای را نداشته است این در حالی است که در تاریخ نیز ضعف اخلاق وجود داشته است.
با توجه به هجمههای بیرونی و ضعفهای داخلی که وجود دارد، درجاهایی در سطح میانه اخلاق هستیم، ولی درجاهایی کمبود اخلاق وجود دارد و اگر به آن توجه نشود، آینده چیزی جز نتیجهی رفتار امروز ما نیست.
اگر در مورد تکتک مؤلفههای اخلاقی آیندهپژوهی کنیم باید به تغییرات اقتصادی و روابط خارجی توجه شود. ساختارهای جامعهی در حال تغییر است. بخشی به خاطر تغییرات نسلی و بخشی هم نگاه امیدبخشی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی به آینده دارد.
مهمترین عامل در رشد اخلاق، رشد آگاهی، سطح دانش و معرفت انسان است. جامعه کنونی ایران در مسیری قرارگرفته که به دلایل مختلف سطح آگاهی مردم بالا میرود. یکی از آنها دسترسی آسان و سریع به اطلاعات از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است، این امر ضمن اینکه آسیبهایی به دنبال دارد اما سطح آگاهی مردم را ارتقا میبخشد و باعث میشود در تصمیمگیریهای اخلاقی تأثیر بگذارد.
یکی از فرآیندهای تصمیمگیری، اخلاقی است؛ یعنی بالا رفتن سطح آگاهی، بخشی از آن عواملی که است که ناظر بر عوامل شناختی است؛ آرامآرام اصلاحشده و انتخابها به سمت ارزشهای مثبت میرود. این، نگاه امیدوارانه و خوشبینانه به این فرآیند است. به نظر میرسد که درمجموع آینده رو به رشد و تعالی است بهشرط انضمام انتخابها و رفتارهای امروزمان.
• راهکارهای ارتقاء اخلاق در کشور چیست؟ حضرتعالی علل را گفتید که بعضاً نقیض آنها راهکار یا رفع آن مانعی که عامل به وجود آورده بود، میشد.
اگر بخواهم بهصورت مشخص یک الگویی را بگویم، نظریههای رشد اخلاقی و مدلهای رشد اخلاقی در بحث روانشناسی، مثل نظریهی کولبرگ، نظریهی رشد اخلاقی جیمز رِست در حوزههای سازمان و حوزههای مختلف مدلهایی طراحی و عملیاتی هم شده است.
در کتاب «اخلاق حرفهای» 6 گام برای ارتقای سطح اخلاقی یک سازمان، جامعه و یک گروه اجتماعی ارائهشده است.
در گام اول، اصلاح انگارههای گروه اجتماعی، فرد و یا سازمان است. منظور از انگاره آن نگاهها، تصویرها یا نقاشیهایی است که فرد نسبت به موضوع و معضلهای اخلاقی دارد، مثلاً انگارهای که نسبت به اربابرجوع در سازمان وجود دارد، آیا مزاحم یا مراحم است؟
گام دوم تقویت بُعد شناختی است که این هم با آموزش بهصورت مستقیم و غیرمستقیم انجام میشود. غیرمستقیم مثل روشهای الگویی است که الگوی کارگزاران، الگوی والدین و الگوی مدرسه را داریم که میتوان روی اینها کار کرد. روش مستقیم نیز ارائه آموزش در مراکز علمی و دانشگاهی است.
تقویت بُعد انگیزشی از دیگر راهکارهاست که در این روش، مشوقها و ابعاد انگیزشی اخلاقی به ارتقای فرد، گروه اجتماعی، سازمان، شرکت و جامعه برای انجام یک رفتار اخلاقی کمک میکند.
یادگیری مهارتهای از دیگر راهکاریهای تقویت اخلاقی است که یادگیری این مهارتها میتواند برای تصمیم درست و عبور از چالشهای اخلاقی به فرد کمک کند.
گام پنجم و گام ششم، گامهای بیرونی هستند، گامهای ناظر به ساختار و سازمان هستند. مانند اصلاح فرآیندها و ساختارها و حمایت حقوقی از اخلاق است.
این مدلها نیاز به جبر، تعدیل، اجرا و عملیات سازی بر اساس سنین و ویژگیهای افراد جامعه و نوع سازمانها و اجتماع دارد. حداقل هر کسی در سطح خود میتواند این راهکارها را اجرایی کند.
. یکی از علما در جمعی از طلاب آیه «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيكُمْ أَنْفُسَكُمْ» . را عنوان کرده و گفتند «قبل از اینکه به هدایت مردم بپردازید خودتان را اصلاح کنید و بعد آن هدایت بیرونی اتفاق میافتد.»
خلاصه راهکارها
1. کتابهای اخلاقی «جامع السعادات» و «معراج السعاده» از مرحوم نراقی و فرزندش یکی از منابع مهم در شناخت عوامل اخلاقی و ضعف آن است که باید بهعنوان منابع غنی استفاده و راهکارهای آن استخراج شود.
2. ضعف اخلاق باید در حوزههای مختلف ازجمله شناختی و غیرشناختی مانند حوزههای عاطفی و حوزههای هیجانی، اصلاح ساختارها، رفتارهای فردی و عملکرد کارگزاران و حاکمان مورد آسیبشناسی و ارائه راهکار قرار گیرد.
3. رفتارهای کارگزاران و حاکمان ازلحاظ فکری و ناخودآگاه جز رفتارهایی است که مردم از آنها الگو گیری میکنند در این زمینه باید تجدیدنظر در رفتار و عمل آنان صورت گیرد.
4. در ارائهی راهکارهای ضعف اخلاق باید به سراغ تیمهای تخصصی رفت، یعنی عاملها شناسایی و بعد یک مدل و فرایند درمانی ارائه شود چراکه بهصورت دستورالعملی، توصیهای نمیتوان مسئله را حل کرد.
5. اصلاح ضعف اخلاق در جامعهی ایران، ابتدا نیاز به اصلاح ساختارها و اصلاح اخلاق مدیران و کارگزاران و بعد اصلاح اخلاق مخاطب عام و مردم دارد.
6. در مورد تکتک مؤلفههای اخلاقی باید آیندهپژوهی کرد و به تغییرات اقتصادی، روابط خارجی و سایر مؤلفهها توجه شود.
7. جامعهی کنونی ایران در مسیر دسترسی آسان و سریع به اطلاعات از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی قرارگرفته که باید از این ظرفیت در راستای ارتقای سطح دانش مردم بهره برد.
8. یادگیری مهارتهای تقویت اخلاقی از مهمترین راهکارهایی است که باید توسط نهادهای متولی و فرهنگی به آن پرداخته شود چراکه که یادگیری این مهارتها میتواند برای تصمیم درست و عبور از چالشهای اخلاقی به افراد کمک کند.
ضرورت استفاده از شبکههای اجتماعی در مقابله با آسیبهای ضعف اخلاق اجتماعی
مصاحبه تخصصی مرکز پژوهشی مبنا با آقای دکتر مهدی فدایی پژوهشگر حوزه اخلاق اسلامی- استادیار دانشگاه باقرالعلوم گروه اخلاق و تربیت با موضوع ضعف اخلاق اجتماعی و امنیت در ایران