مهمترین مؤلفههای فساد اداری در ایران چیست و کدامیک مخاطرات بیشتری برای نظام اسلامی به همراه دارد؟
برای ورود به بحث فساد اداری باید در ابتدا مبانی آن را تعیین نمود تا با توافق بر روی آن مبانی بتوان مطالبه ضد فساد اداری را ایجاد کرد. البته با توجه به اینکه غالباً گفتمان مردم ما توسط رسانهها و بالأخص به دلیل ضعف رسانههای داخلی، توسط گفتمانسازی رسانهای غرب جهتدهی میشود، بنابراین به نظر میرسد که مباحث مطروحه پیرامون فساد اداری در فضای جامعه امروز، تهمتی است که غرب به کشور ایران زده و درواقع گویی این مطالبه، نظر آنها درباره ایران است که از زبان مردم بیان میشود که البته درست یا غلط بودن آن، احتیاج به بررسی تخصصی و دقیق دارد. فساد به معنای توافقی است که انجامشده اما مخالف آن صورت میگیرد. فساد در ریشه غربی به معنای شکستن است، یعنی شما یک عهد و نظمی را بشکنید. البته این نظمی که موردتوافق است، نظم خود ما نیست. بلکه نظمی است که اکنون در نظام اداری ما مسجّل شده است چراکه بروکراسی بافرهنگ و ارزشهای کشور ایران و کانتکستی که در آن مدیریت میشود، سازگار نیست.
ماکس وبر Max Weber معتقد است چهار کنش ازجمله کنش احساسی، سنتی، عقلایی معطوف به هدف و عقلایی معطوف به ارزش وجود دارد که واکنش عقلایی ما، کنش عقلایی معطوف به هدف بوده و باید مابقی کنشها را از سازمان حذف کرد که البته این نظریه توسط دورکیم Durkheim از جامعهشناسهای فضای سازمانهای غیررسمی رد شد؛ زیرا وی طرفدار پیوستگی بین ارزشها و شبکههای اجتماعی و غیررسمی بود و معتقد بود که هر چه این عوامل و عناصر، پیوستگی و یکنواختی داشته باشند، سازمان بهتر عمل میکند. بهبیاندیگر تا قبل از این، اعتقاد بر رد سازمانهای غیررسمی به دلیل امکان وجود تهمت فساد به خاطر نزدیکی و یک بودن ارزشها وجود داشت اما با عنایت به رویکرد جدید، بیان شد که با شناسایی سازمانهای غیررسمی میتوان سازمان رسمی را در آن راستا بنا نهاد. مضاف بر اینکه با توجه به سخن فرانسیس بیکن Francis Bacon فیلسوف بزرگ انگلیسی که میگوید اگر میخواهید بر طبیعت فرمانروایی کنید، از طبیعت تبعیت کنید، بنابراین باید مسئولان نظام ابتدا جنس نسل جوان ایرانی یا جنس فرهنگ ایرانی را شناخته و سپس متناسب با آن، کار اجرایی انجام دهند. وبر Weber جامعهشناس در جای دیگری میگوید: من بروکراسی را برای سرمایهداری تعبیه کردم که نتیجه تأثیر این نظریه را میتوان در عدم اثربخش بودن تأکید مقام معظم رهبری برکنش و رفتار جهادی، در بین مدیران مشاهده نمود؛ زیرابه دلیل امکان اتهام به فساد در مقابل انجام عمل جهادی در فضای بروکراسی، بهمحض ورود این کنش به بروکراسی، بهسرعت مضمحل میگردد. از سویی دیگر وبر Weber میگوید: ما ابتدا پروتستانیسم، بعد سرمایهداری و بعد بروکراسی داریم. ازنظر وی، سرمایهداری اقتصادی مبتنی بر نظام دینی پروتستان شکلگرفته و بروکراسی مدیریتی مبتنی بر سرمایهداری شکل میگیرد. این در حالی است که در کشور اسلامی ما و با توجه به نامگذاری رهبر معظم انقلاب به اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی، هنوز وضعیت اقتصاد و نظام مدیریتی در آن معلوم نیست؛ زیرا مسئولان جزئیات و حدودوثغور آن را مشخص ننموده و بر اساس سوسیالیست، لیبرال و یا بین آن دو کار میکنند که نتیجه آن در عدم کارآمدی دستگاههای کنونی اداری و اقتصادی و ضربه به مشروعیت نظام اسلامی منتج میگردد. نکته حائز اهمیت این است که در صورت استفاده از نسخه و ابزار غرب در اقتصاد و سیستم اداری نظام اسلامی، کشور از هر دو طرف ضربه خواهد خورد؛ چراکه اگر ابزار غربی در ارتباط با نظام اسلامی ما پاسخگو نباشد، نظام زیر سؤال رفته و تهمت به اسلام وارد میشود و درصورتیکه پاسخگو باشد بازهم مشروعیت نظام اسلامی زیر سؤال خواهد رفت؛ بنابراین بهترین کار این است که بر اساس نسخه ایرانی-اسلامی خویش عمل نمود. باید خاطرنشان کرد که مسئله فساد اداری در پیشفرض پذیرفتن بروکراسی مطرحشده است. از طرفی ازآنجاییکه ایرانی یک فرد احساسی است، بنابراین نمیتوان یک سازمان بدون احساس برای او طراحی کرد و فردی را که به خاطر احساسات، کارهایی را در سازمان انجام میدهد را فاسد نامید. بهعبارتدیگر یک فرد ایرانی به دلیل روحیه احساسی که دارد و نه از باب خیانت بلکه به دلیل عدم اعتماد به دیگران، از نزدیکان خود در سطوح مدیریتی تحت امر خویش استفاده میکند. ازاینرو کسی که پسرش را بهجای خودش میآورد، الزاماً نمیخواسته فساد کند، بلکه هدفش جلوگیری از فساد بوده است که این از فرهنگ ما نشاءت گرفته است. ولیکن با مشاهده این نوع تصمیمگیریها بهسرعت تهمت فساد زده میشود که البته این مسئله ناشی از پذیرش بروکراسی است که کنش عقلایی معطوف به هدف را دارد و طی آن فرد باید حسابوکتاب کند تا بتواند عملی را انجام دهد و اگر این حسابوکتاب را انجام ندهد، او فاسد است.
هابرماس از نظریهپردازان اجتماعی، بحثی را با عنوان نظریه کنش ارتباطی یا کنش تعاملی مطرح میکند که این کنش تعاملی در فضای زیست جهانها و زیستبومها اتفاق میافتد و این نظمی که در بروکراسی وجود دارد، دیگر در فضای نوآوری دیده نمیشود و به کسی هم نمیگویند که فاسد است. به دیگر معنا نظم جدیدی را تعبیه میکنند تا کنش جدیدی اتفاق بیفتد؛ زیرا وقتی نظم جدیدی نباشد، فضا آنقدر عقلایی نمیشود که بتوان تعریفی از فساد و مؤلفههای آن بیان کرد و حداقل از منظر اسلامی نمیتوان این کار را کرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز درباره گماشتن افراد به سمتها برای مدیریت جامعه از علم لدنّی خود استفاده نمیکردند، بلکه شایستهترین فرد را بر اساس شناخت افراد و حیطهای که میدانستند، برای مناصب انتخاب مینمودند.
عوامل اصلی فساد اداری در ایران چیست؟
همانگونه که بیان شد با توجه به تعریف خاص فساد اداری و تغییر نگاه به این مسئله بر اساس تعریف ارائهشده بهطورقطع عوامل و مؤلفهها هم با آن نگاه قابلپیگیری هستند؛ بنابراین اگر نگاه کسی بروکراتیک و عقلانیت ابزاری باشد، اگر کسی مبتنی بر ارزش خود رفتار کند، او قطعاً عمل فاسدی را انجام داده است و از طرفی هم اگر مبتنی بر احساسش عمل کند، دوباره عمل فاسدی را انجام داده است و از سوی دیگر اگر مبتنی بر سنتش عمل کند، یعنی طبق عادات پیشینیان عمل کند، دوباره عمل فاسدی انجام داده است. لذا یکی از عوامل میتواند این باشد که هر چیزی که شخصی است و منفعت شخصی دارد شما بخواهید آنطور عمل کنید. دایکوتومی که جمهوری اسلامی در این مواقع دچار آن میشود این است که بر اساس بروکراسی، کارمند موظف است که در هر شرایط بحرانی روحی و روانی که قرار داشته باشد، در راستای مشتری مداری و افزایش سود کارفرما، ظاهر خود را حفظ کند هرچند خود از درون متلاشی گردد. البته خود وبر Weber هم در این مواقع میگوید، اگر حواستان نباشد تبدیل به قفس آهنین میشود و مارکس Marx جامعهشناسی است که اعتقاد دارد چنین فردی بعد از مدتی دچار ازخودبیگانگی میشود. نکته حائز اهمیت این است که با توجه به نظر بروکراسی در سلب اختیار فردی، زمانی که این اتفاق رخ میدهد رشد سازمان هم مقطعی و ناپایدار خواهد بود. از طرفی دیگر ازنظر هابرماس، کنش نتیجه مستقیم مجموع نیّت و رفتار میشود و این همان مسئله مهمی است که در مدیریت اسلامی بیانشده است که داشتن نیت لازمه عملکرد سازمانها است. ولی بروکراسی با نیّت کاری نداشته و فقط فعلی که خود صلاح میداند را به هر قیمتی میخواهد.
لذا برای مواجهه ریشهای با فساد، تعیین نظامی که قرار است فضای اداری در آن وجود داشته باشد، الزامی است و در غیر این صورت، طبعاً نمیتوان تعریف درستی از فساد داشت. با این نگاه بروکراسی، اکنون هر چه که در کارخانههای نوآوری در کشور اتفاق میافتد، فساد است. ارتباطات و دوستیهای که با یکدیگر میگیرند و بهطورکلی همهچیز از منظر بروکراسی فساد است. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در نظام اسلامی هم فساد اداری وجود دارد ولی تعریفی که اسلام از فساد اداری دارد با چیزی که بروکراسی میگوید متفاوت است.
چرا نظام باوجود توجه ارکان و کارگزاران، تصویب سیاستهای کلی و قوانین در خصوص مسئله فساد اداری در مهار آن کمتر توفیق داشته است؟
باید دقت داشت که بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری ۳۰ سال است که سیاستها چیده میشود ولی هیچکدام اجرا نمیشود. علت آنهم این است که در لایه پایین، سیاست اسلامی چیده میشود، وارد بروکراسی میشود و حذف میشود و لذا قطعاً این اتفاق میافتد، چون او قرار است ضد خودش عمل کند، یعنی سیاستهای دیگری که ضد خودش نیست، مثل سیاست اشتغال را هضم میکند. در بررسیهای میدانی انجامشده، از وزرای دولتهای گذشته، اکثریت ایشان اذعان داشتند، اگر به گذشته برگردند، امکان ندارد مسئولیت وزارت را بر عهده بگیرند چراکه ایشان معتقد بودند سیستم اداری کار خودش را انجام میدهد و آنها هیچ کاری نمیتوانستند انجام دهند؛ بنابراین تا حد بسیار بالایی افراد مشکل ندارند و میخواهند مطالبات جامعه را عملیاتی کنند ولیکن امکانات و شرایط و ابزار وجود ندارد. باید در این زمینه از ظرفیت حوزه علمیه استفاده کرده و منبرها را تبدیل به ابزار کرد. باید از سخنرانیها و مصاحبههای شخصیتهای حوزوی مانند آیات جوادی و مصباح بهره برد و ابزار را درست نمود. بهعبارتدیگر مطالبه اندیشمندان دانشگاهی از حوزه این است که اصول نظام اداری را به آنها بگویند تا ایشان خود شکل آن را بسازند.
فساد اداری چه پیامدهای امنیتی برای نظام اسلامی به همراه دارد؟
درصورتیکه نظام اداری بهمثابه ابزار اجرای سیاستها در نظر گرفته شود و اگر این نظام اصلاح نشود، قطعاً عدم کارآمدی نظام اداری به عدم مشروعیت نظام خواهد رسید؛ یعنی یک فضای امنیت نرم جدی به وجود میآورد که متأسفانه تقریباً این اتفاق افتاده است. بهطور مثال افرادی که با ولایتفقیه مشکلدارند شاید تاکنون هیچ کتابی در ارتباط با ولایتفقیه نخوانده باشند ولی به دلیل روحیه احساسی موجود در بین جامعه ایران که طی آن غالب رفتارها بهجای دارا بودن دلیل، علت دارد، علت این مخالفت هم یکچیز بیرونی است و چیزی نیست که فکر کرده باشند؛ بنابراین زمانی که از یکچیزی ناراحت باشند به ارکان نظام بدبین میگردند.
فساد اداری چه پیامدهای دینی-فرهنگی به همراه دارد؟
باید دانست که مردم در ابتدا به ابزار و بعد کمکم به محتوا ایمان میآورند. مدل فرهنگسازمانی شاین میگوید، اول مفروضات و باورها، بعد ارزشها و بعد رفتارها و مصنوعات است؛ یعنی سه لایه وجود دارد که این سه لایه با یکدیگر مرتبط هستند، یعنی مصنوعات بر روی ارزشها و ارزشها روی باورها اثر میگذارد و برعکس. ابزار جزء حوزه مصنوعات و رفتارها است و با استفاده فرد از این ابزار و تأیید استفاده از آن توسط محیط، کمکم این لایه بر ارزشها و مفروضات اثر میگذارد. ولی وقتی ابزارها باارزشها و مفروضات همطراز و همساز نباشند، اتفاقی که میافتد ناهمسانی شناختی است که درواقع همان عذاب وجدان خودمان است. درنتیجه یا باید رفتارها و یا باید پیشفرضها عوض شوند و ازآنجاییکه رفتار جایگزین ندارد، درنتیجه پیشفرض عوض میگردد یعنی کمکم بهصورت نرم بر فضای دینی و فرهنگی ما اثر گذارده و بعد از چند سال فرد میفهمد که دیگر اعتقادی را که درگذشته داشته را ندارد که قطعاً این مسئله برای نظام پیامدهای دینی و فرهنگی جدی به همراه خواهد آورد.
راهبردهای مواجه با فساد اداری بهویژه راهبردهای دینی- فرهنگی چیست؟
نکته اول این است که در فضای دینی، با توجه بهمواجهه جامعهسازمانی در مقابل جامعه انسانی در دنیای واقعی امروز، سطح سازمان هنوز برای حوزویان جا نیفتاده و اینیک معضل است؛ زیرا اکنون گریزی از سازمان نیست. لذا این مباحثی که در بعد مدیریت فضای اسلامی مطرح است، همه مدیریت اسلامی است و سازمان یا نظام اداری اسلامی نیست. شایانذکر است قدرت عقلانیت ابزاری در غرب و عقلانیت جوهری در ما قوی است بهطور مثال اگر بحث امربهمعروف را به آنها داده شود، بعد از مدتی آن را تبدیل به مدل کرده و به ما تحویل میدهند. به دیگر معنا باید عقل مدلساز و ابزارساز را در بین اندیشمندان تقویت کرد. ازاینرو اصلیترین راهبرد دینی، اتصال حوزه به مراکزی که ذهن مدلساز، روشمند و نظاممند دارند، میباشد تا ایشان با درک نظریات و سخنان حوزوی بتوانند آنها را ابزارسازی کنند؛ بنابراین اول باید واژگان جدید ساخته شود و فرهنگ دینی نباید با واژگان غربیها مسائل را حل کند، زیرا در اصل آنجا برای ما مسئلهسازی کردهاند و وقتی مسئلهسازی کنند، ۱۰ سال حل مسئله آنها زمان میبرد که آنهم مختص کشور ما نیست. راهبرد دینی دیگر این است که باید مسئولان با در نظر گرفتن مسائل مربوط به کشور و عدم تأثیرپذیری از بیگانگان، به تقویت نهادسازیهای تولید علوم دینی که بهواسطه آنها بتوان مسائل درست را پیداکرده، گفتمان کند و به محافل دانشگاهی بدهد، اهتمام ورزند تا به این طریق به دانشگاهها در راستای قرار گرفتن در مسیر صحیح مدد رسانند؛ زیرا در غیر این صورت مشکلات بسیاری در انتظار کشور خواهد بود. نکته آخر اینکه بحث فساد اداری باید در منظومه و هندسه تعریف نظام اداری دیده شود و در یکلایه عقبتر از نظام اداری، باید تعریف کنش جهادی یا کنش دینی - انقلابی را موردتوجه قرار دهد؛ یعنی ابتدا مختصات کنش انقلابی و جهادی استخراج و سپس مختصات زمینهای که قرار است آن کنش در آن اتفاق بیافتد، مشخص شود و بعد متناسب با آن عوامل و مؤلفهها، فساد اداری برای کشور تشخیص داده شود.
راهکارها:
1.باید رسانهها با تولید برنامههای تخصصی عامهپسند در جهتدهی افکار و گفتمان سازی عمومی تلاش کنند.
2.مسئولان نظام ابتدا جنس نسل جوان ایرانی یا جنس فرهنگ ایرانی را شناخته و سپس متناسب با آن، کار اجرایی انجام دهند.
3.با توجه به نامگذاری اقتصاد و نظام مدیریتی کشور توسط رهبر معظم انقلاب به اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی، مسئولان در راستای کارآمدی دستگاههای اداری و اقتصادی، جزئیات و حدودوثغور آن را مشخص نمایند.
4.شایسته است مسئولان برای اداره کشور با بهرهگیری از نسخه ایرانی-اسلامی و عدم توجه به سوسیالیست و لیبرال مانع زیر سؤال رفتن مشروعیت نظام اسلامی شوند.
5.حوزههای علمیه بابیان اصول نظام اداری از منظر اسلام و ارائه آن به اندیشمندان دانشگاهی، ایشان را در ترسیم و شکلدهی مبانی نظام اداری یاری بنمایند.
6.مسئولان با اصلاح نظام اداری و عدم بهرهبرداری از آن بهعنوان ابزار اجرای سیاستها، از ایجاد فضای امنیتی حاصل از عدم مقبولیت و مشروعیت نظام جلوگیری نمایند.
7.شایسته است بااتصال حوزه به مراکز دانشگاهی که ذهن مدلساز، روشمند و نظاممند دارند، ایشان را در درک نظریات حوزوی در جهت ابزارسازی یاری رسانند.
8.اندیشمندان حوزوی در راستای تقویت قدرت عقلانیت ابزاری، با ساختن واژگان جدید از بهرهگیری از واژگان غربی برای حل مسائل جلوگیری کند.
9.مسئولان نظام با در نظر گرفتن مسائل مربوط به کشور و عدم تأثیرپذیری از بیگانگان، به تقویت نهادسازیهای تولید علوم دینی برای ارائه به محافل دانشگاهی در جهت قرار گرفتن در مسیر صحیح اهتمام ورزند.
10. شایسته است مسئولان درزمینه بحث فساد اداری، با استخراج مختصات کنش انقلابی و جهادی و مشخص نمودن مختصات زمینهای آن کنش، مؤلفههای متناسب با فساد اداری در کشور را تعیین نمایند.
تقویت قدرت عقلانیت ابزاری مهمترین راه مقابله با فساد
مرکز پژوهشی مبنا در پژوهش «بررسی و تحلیل فساد اداری در ایران» در مصاحبهای با آقای دکتر مهدی عبدالحمید حقوقدان و عضو هیئتعلمی دانشکده مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت ایران به گفتوگو نشست. وی دلایل اختلال در کارآمدی فساد اداری در نظام را تحلیل کرده و راهکارهایی برای ارتقا و بهبود آن ارائه کرد.