اگر نگوییم مهمترین، میتوان گفت یکی از مهمترین وظایف دولتها(Class government)(1) تأمین نیازهای اساسی یا اولیه شهروندان است. در نگاه کلاسیک مهمترین وظیفه دولت حفظ امنیت بوده و پسازآن به سایر نیازهای مردم توجه میشد؛ اما با گسترش مفهوم امنیت و تبیین مفاهیمی مانند امنیت فرهنگی، امنیت اقتصادی، امنیت روانی، امنیت غذایی و ... شئون مختلف امنیت بهموازات یکدیگر در اولویت دولتها قرار گرفتند.
پس از ایجاد سطحی از رفاه بهطور عادلانه و بهدوراز علایق قومی و نژادی برای همه شهروندان (که البته به فراخور توان اقتصادی و جهانبینی حاکم بر هر دولت متفاوت است) یکی از کارکردهای مهم دولت حمایت از اقشاری است که به هر دلیل نتوانستهاند خود را در شرایط نرمال معیشتی قرار دهند. این حمایتها هم میتواند جنبه تأمین نیازهای اساسی داشته باشد و همه جنبه توانمندسازانه. اقشار آسیبپذیر همانطور که از که از عنوان آن مشخص است، بهطورکلی در معرض آسیبهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار دارند.
این آسیبپذیری اما در مواقع بحران، مانند سیل، زلزله، شیوع بیماریهای واگیردار و ... تشدید میشود و این قشر از جامعه از قدرت تابآوری کمتری در برابر این بحرانها برخوردار هستند. عمدهترین اقشار آسیبپذیر جامعه عبارتاند از بیخانمانها، کودکان کار، حاشیهنشینها، کارگران خدمات شهری، سالمندان، دستفروشان و ...؛ باید توجه داشت این گروهها در هر بحران در صورت عدم کنترل از سوی دولت معمولاً آن بحران را یا تبدیل یک بحران دیگر مانند بحران بهداشتی یا سایر بحرانهای اجتماعی میکنند. لذا اهمیت مدیریت بحران و توانمندسازی آنها حتی میتواند به دوام و قوام حاکمیت بیانجامد و در صورت بیتوجهی به آن قضیه عکس خواهد شد... .
ظرفیتهای قانونی در حمایت از اقشار آسیبپذیر
قانون اساسی و اسناد بالادستی در نظام حقوق ایران دارای ظرفیتهای بالقوه و متعالی درزمینهٔ محرومیتزدایی و توانمندسازی هستند. در بند 1 اصل سوم قانون اساسی «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی» یکی از وظایف دولت قلمداد شده است. همچنین دربند 12 همین اصل به «پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه» تأکید گردیده است.
اصل بیستم قانون اساسی نیز اعلام میکند «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.» و در اصل بیست و هشتم بهحق اشتغال و وظیفه دولت در این زمینه اشارهشده است. «هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.»
در اصل بیست و نهم قانون اساسی صراحتاً از وظیفه دولت در حمایت از اقشار آسیبپذیر سخن به میان آمده و برخورداری از تأمین اجتماعی را برای این قشر از جامعه در مواقع لازم حقی مسلم اعلام کرده است. «برخورداری از تأمین اجتماعی ازنظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراه ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتیدرمانی و مراقبتهای پزشکی بهصورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکیک افراد کشور تأمین کند.»
بند 1 اصل چهلوسوم نیز بهوضوح « تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزشوپرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه» را برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشهکن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان را جزو وظایف دولت اعلام میکند.
پس از قانون اساسی در اسناد بالادستی مانند سیاستهای کلی نظام به محرومیتزدایی و حمایت از اقشار آسیبپذیر اشارهشده است. برای مثال در سياستهاي كلي نظام در مورد "امنیت اقتصادي" که در تاریخ 3/11/1379 ابلاغ گردید بر «عدالت اقتصادي و از بين بردن فقر در كشور» تصریحشده است. همچنین در سند چشمانداز جمهوري اسلامي در افق 1404 که در تاریخ 13/8/1382 ابلاغ شد، ایران کشوری «برخوردار از سلامت، رفاه، امنيت غذايي، تأمين اجتماعي، فرصتهاي برابر، توزيع متناسب درآمد، نهاد مستحكم خانواده، بهدوراز فقر، فساد، تبعيض و بهرهمند از محیطزیست مطلوب» معرفیشده است.
آسیبشناسی حمایت از اقشار آسیبپذیر
با بررسی قوانینی که در رابطه با حمایت از اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر صورت گرفت و همچنین نهادهای متکفل این امر که الحق در طول انقلاب اسلامی خدمات زیادی به محرومین داشتهاند، اما میبایست اذعان کرد کمک به اقشار آسیبپذیر دارای نقاط ضعف چه در ساختار و چه در عملکرد میباشد. این در حالی است که بنیانگذار انقلاب اسلامی یکی از مهمترین کلید واژگان گفتاری و نوشتاریشان «محرومین» بوده است.(2) همچنین رهبر معظم انقلاب بارها مسئولین را متوجه این امر کرده و یکی از مهمترین اهداف جمهوری اسلامی را خدمترسانی به محرومین خواندهاند.
در ادامه به بیان مهمترین نقاط ضعف و آسیبهای موجود میپردازیم:
الف: ضعف برنامه محوری و مقطعی بودن اقدامات
فقدان برنامه مشخص برای حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه و عدم توجه به توانمندسازی آنها از مهمترین نقاط ضعف نظام حمایتی ایران میباشد. بیشک اگر نظام به دنبال این است که در مواقع بحران اقشار آسیبپذیر کمتری نیازمند کمکهای فوری دولت باشند میبایست در ایامی که بحرانی به وجود نیامده نسبت به توانمندسازی جامعه هدف اقدام کند. این توانمندسازی میتواند شامل آموزش، اشتغال و ... باشد.
ب: انجام موازی کاری و فقدان نهاد هماهنگکننده
متأسفانه یکی دیگر از آسیبهایی که نظام حمایتی جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است موازی کاری و فقدان یکنهاد هماهنگکننده برای این امر است. بهعنوانمثال در شرایط حاضر که ویروس کرونا همهگیر شده و تأثیرات عمیقی بر اشتغال و معیشت مردم، بهخصوص اقشار آسیبپذیر گذاشته است، سازمانهای مختلفی ازجمله کمیته امداد، سازمان بهزیستی، بنیاد مستضعفان، شهرداریها و ... اقداماتی را انجام دادهاند که برخی بهموازات هم و فاقد اثربخشی لازم هستند.
ج: عدم انجام اقدامات کارشناسانه و پوپولیستی بودن برخی اقدامات
دیگر آسیبی که در نظام حمایتی ما وجود دارد، فقدان نگاه کارشناسی و عوامانه بودن اقدامات است. با گسترش رسانه و شبکههای اجتماعی و فشاری که افکار عمومی بهسرعت برنهادهای مسئول میآورند و همچنین پیشدستیهای سطحی و مقطعی گروههایی از سلبریتی ها و در کنار اینها علاقه به کارآمد جلوه دادن نهادهای تحت مدیریت توسط مدیران، باعث میشود اقدامات عوام گرایانه که اثر بلندمدت نداشته و صرفاً به هزینه شدن بخش قابلتوجهی از بودجه سازمان میشود، صورت پذیرد.
د: فقدان نهادهای ناظر بر اقدامات حمایتی
علاوه بر موارد یادشده، فقدان نهادهای نظارتی بر امر حمایت از اقشار آسیبپذیر از دیگر آسیبهای موجود میباشد. با توجه به هزینههای قابلتوجه و امکان سوءاستفاده از منابع دولتی، نیاز است در این زمینه از طریق یکنهاد ناظر، نظارت دقیق صورت گرفته و باعث شفافیت در هزینههای صورت گرفته شود.
ارائه راهکار
1- لزوم نتیجه محور بودن اقدامات و پرهیز از عملکرد محور بودن امور صورت گرفته. (میتوان در تخصیص بودجه این امر را لحاظ کرده تا سازمانهای موردنظر به دنبال نتیجه مشخص باشند.)
2- لزوم توانمندسازی و کاستن از تعداد اقشار آسیبپذیر در شرایط نرمال اجتماعی و آمادگی برای بحرانهای احتمالی.
3- آموزش و تبیین فرهنگ «خود مراقبتی» به مردم بهخصوص اقشار آسیبپذیر
4- وجود کمک سازمانیافته، واقعبینانه و مستمر.
پاوقی
امید خاکی-دانشآموخته حقوق عمومی
(1) در این نوشتار آنجایی که از وظایف ابتدایی حاکمیت سخن به میان میآید مراد Class government است. اما آنجایی که از وظایف جاری دولت پس از استقرار سخن گفته میشود مقصود Government است.
(2) در جایجای صحیفه امام(ره) میتوان بهوضوح مشاهده کرد که ایشان به چه میزان دغدغه محرومین و اقشار آسیبپذیر را داشتند. شاهد مثال از سخنرانیها و مکتوبات امام به میزانی است که خود صحیفه بهترین منبع برای مشاهده این مهم است.