1-پوشش و مُدگرایی
نحوة پوشش و مُدگرایی نیز از مؤلّفههای دیگر سبک زندگی غربی است. برخی گروهها و اقشار جامعه تلاش در تقلید از الگوهایی مینمایند که غربی است و گاه منطبق با اصول و سبک زندگی اسلامی نیست. مُدگرایی در شهرهای مختلف با استقبال متفاوتی روبهرو شده است.
سبک پوشش نهتنها در شهرها متحول شده، بلکه مُدگرایی در مناطق روستایی تا حدود زیادی رواج یافته است. این جوانان از سبک پوشش سنّتی استفاده نمیکنند و پوششی شبیه به شهرنشینان دارند. در مصاحبهای که به بررسی سبک زندگی روستاییان پرداخته است، یکی از علل این پدیده، استفادۀ گسترده از رسانههای جمعی از جمله تلویزیون یافته شد. (1)
پژوهشی که به بررسی سیر تاریخی پوشش در یک سدۀ اخیر در جامعۀ ایرانی اختصاص یافته، نحوۀ بازنمایی پوشش زنان در سریالهای ایرانی در دو دهه 1370 و 1380 را تحلیل کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که بازنمایی پوشش در سریالهای تلویزیونی در فاصلۀ بین این دو دهه، در رمزگذاری فرهنگی تغییر کرده است. دالّ چادر در سیر تاریخی بازنمایی خود، هرچند در دهه 80 کمتر از دهه 70 به تصویر کشیده میشود، اما معنای آن تغییر کرده است و فراتر از پوشش بهمثابۀ امر سنّتی (رمزگذاری چادر در دهه 70) به مدلول پوشش بهمثابۀ امر دینی تغییر دلالت داده است. این امر با تلفیق رمزگان های پوشش با رمزگان های رفتاری حاصل شده است و از این طریق کنشگر را در هالهای قدسی قرار می دهد. از سوی دیگر، بازنمایی مانتو در این بازۀ بیستساله نیز از پوششی بلند، گشاد و غالباً تیره بهتدریج، به پوششی کوتاهتر، تنگتر و رنگارنگتر تبدیل شده است. اگر در اوایل دهه 70، پوشش مانتو بیشتر ابزاری برای تمایز از چادر بود، اما در اواخر دهه 80، مانتو نهتنها ابزاری برای نمایش زیباییهای زن، که فراتر از آن، حتی گاهی وسیلهای برای نمایش بدن به سبک نوین و غربی نیز شده است. (2) پژوهش دیگر نشان میدهد بین میزان استفاده از رسانههای داخلی (تلویزیون، رادیو و...) با میزان گرایش به الگوی پوشش غربی رابطه وجود دارد.(3) بنا بر آنچه بیان کردیم، نوع لباس زنان در سریالهای تلویزیونی صدا و سیما در بیشتر موارد حالت نامتعارف و غربی دارد. (4)
2- دینگریزی
دینگریزی و گرايش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغههایی را براي رهبران ديني، دینداران و خانوادههای متدين پدید آورده است و تهديدي براي نسل جوان به حساب میآید. اين پديده در سدههای اخير، بهویژه در قرن بيستم، بخش بزرگی از جهان را فرا گرفت و حتي مكاتب فلسفي الحادي و ایدئولوژیهای دینستیز يا دینگریز را پدید آورد. در به وجود آمدن این پدیده عوامل بسیاری دخیل هستند. پژوهشی که صالحی، قاسمی و ارزانی (1391) برای ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر دینگریزی جوانان انجام دادهاند، به این نکته اشاره میکند که تأثیر رسانهها بر میزان اعتماد به روحانیت انکارناپذیر است. برآیند کلی تحقیق نشان می دهد که ماهواره و تلویزیون به منزلۀ رسانۀ ملّی، تبلیغاتی علیه روحانیت نشان داده است. (5)
افزون بر این، در رسانۀ ملّی نمایش خانوادهها به سمتوسویی پیش میرود که مذهب در حال کمرنگ شدن است و خانوادهها به انجام امور مذهبی تمایل زیادی نشان نمیدهند؛ برای نمونه سریالهای تلویزیونی صدا و سیما در 52 درصد خانوادههای نمایش دادهشده اعتقادات مذهبي را نشان نمیدهند. در 82 درصد از خانوادههای نمايش دادهشده اقامۀ احكام و فرايض اسلامي را نشان ندادهاند و تنها در 18 درصد نشان دادهاند. (6)
پاورقی
(1) محمد عباسزاده، لیلا نصرالهی وسطی و لیلا دانش، «آسيبشناسی تغييرات در سبک زندگی دختران روستايی (مورد مطالعه: روستاي صوفی آذربايجان غربی)»، بررسی مسائل اجتماعی ایران. دورۀ 8، ش 1، 1396، ص 23-49.
(2) تقی آزاد ارمکی، تقی، محمدحسین شریفی ساعی و مریم ایثاری، «تبارشناسی پوشش زنان در ایرانِ دهه های 70 و 80 (تحلیلی بر تحوّلات اجتماعی پوشش و بازنمایی های رسانه اي آن)»، فصلنامۀ مطالعات سبک زندگي. سال 1، ش 2، 1391، ص 67-96.
(3) علی اکبر فرهنگی، کیانا هانیه، «تأثیر رسانهها در تبلیغ سبک زندگی غربی با تأکید بر الگوی پوشش غربی»، پاسداری فرهنگی انقلاب اسلامی، ش 5، 1393، ص 163-139.
(4) محمد رضایی، سمیه افشار، «بازنمایی جنسیتی سریالهای تلویزیونی (مرگ تدریجی یک رؤیاـ ترانۀ مادری)»، زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)، دورۀ 1، ش 4، 1389، ص 75-94.
(5) معصومه صالحی، حبیب قاسمی و حبیب رضا ارزانی، ارزیابی چگونگی تأثیر رسانهها بر میزان اعتماد به روحانیت، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1389.
(6) محمدحسین الیاسی، منیژه پورنوروز، غلامرضا محمدیمهر، «بررسي نمايش خانواده در سريال هاي ايراني»، پژوهش و دانش، ش 14 (51)، 1386. ص 136-156.