میزانِ امید اجتماعی در جامعه، نشان‌دهنده نگرش افراد از آینده پیش رو

  • دوشنبه, 10 شهریور 1399 00:00
  • بازدید 1482 بار

یادداشتِ برگرفته از مصاحبه آقای دکتر محمدرضا پویافر درباره مسئله امید اجتماعی 

امید اجتماعی نشان‌دهنده ارزیابی اجتماعی مثبت فرد از آینده پیش روست و این ارزیابی مثبت از آینده پیش رو، در جنبه‌های مختلفی صورت گیرد که می‌توان در ارزیابی شرایط محیطی و ساختارها و نیز ارزیابی شرایط زندگی فردی خلاصه نمود.
مواردی که در این میان مطرح خواهد شد شامل ارزیابی از وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خواهد بود، این شرایط چهارگانه در ارزیابی از آینده و ارائه چشم‌اندازها موردتوجه قرار می‌گیرد. لذا امید به آینده را می‌توان در چهار بعد (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) و دو سطح (فردی، اجتماعی) طراحی و سنجش نمود، ارزیابی‌ سطوح این ابعاد چهارگانه هراندازه مثبت‌تر باشد، امید به آینده بیشتر خواهد بود.
در وضعیت اقتصادی ممکن است فرد ازنظر اقتصادی ارزیابی نسبتاً منفی از آینده اقتصادی جامعه داشته و یا با توجه به شرایط شغلی ارزیابی مثبتی از شرایط اقتصادی خود متصور باشد؛ و یا از منظر سیاسی، وضعیت امنیت آزادی‌های سیاسی، شایسته‌سالاری سیاسی و احساس محدودیت‌ها و یا آزادی سیاسی می‌تواند تأثیرات مستقیمی بر امید اجتماعی فرد داشته باشد.
ابعاد و سطوح سنجش امید اجتماعی نشان‌دهنده نوع طراحی شاخص‌ها در هر یک از سطوح است؛ به‌هرحال در هر چهار بعد ممکن است ارزیابی از شرایط اجتماعی با شرایط فردی مرتبط بوده، یا نزدیک به هم و یا حتی مختلف باشد.
عوامل فرهنگی اجتماعی امید به آینده مختلف و متنوع هستند. به ترتیب اهمیت «نظام و رویه سیاست‌گذاری اجتماعی و فرهنگی»، «رسانه‌ها و الگوی فعالیت آن‌ها» و «واقعیت و محیط پیرامونی بین‌المللی» سه عامل کلان مؤثر بر شرایط اجتماعی و فرهنگی هستند.
1. رویه‌ها و نظام سیاست‌گذاری اجتماعی فرهنگی در جامعه، یکی از کلان عوامل اجتماعی و فرهنگی به شمار می‌رود که می‌تواند بر امید اجتماعی در جامعه ایران مؤثر باشد؛ این امر می‌تواند در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی منجر به امید اقتصادی شود. در عرصه امید اجتماعی نیز چگونگی نیکویی و خوب بودن نظام سیاست‌گذاری در جامعه می‌تواند عامل مؤثر باشد و حتی امید اجتماعی را درجاهایی که با مشکل روبرو هستیم تقویت نماید. مجموعه اثرات این عامل در قالب فرایند نهادی شدن امر اجتماعی و فرهنگی در جامعه خود را نشان می‌دهد.
2. رسانه نیز به‌نوبه خود می‌تواند تصویری غیرواقعی و ناامیدکننده را طراحی و ارائه نموده، ناامیدی را در جامعه تزریق کند؛ بنابراین، در کنار شبکه و رویه‌های سیاست‌گذاری، رسانه و واقعیت‌های اجتماعی متأثر از رسانه نیز در این مورد تأثیرگذار است. در این میان، رسانه‌های خارجی نیز می‌توانند را بدتر از آن چیزی که هست نشان دهند و در کنار شرایط اجتماعی کشور که به دلیل نوع سیاست‌گذاری‌ها ایجادشده، شرایط سخت‌تر شده است. درنتیجه، تصور شهروند ایرانی از آینده تصور چندان مثبتی نیست.


عوامل بالا در ابعاد چهارگانه امید به آینده به شکل‌های گوناگونی اثرگذار هستند. عوامل و شرایط اقتصادی از دیگر عوامل افزایش یا کاهش امید اجتماعی مردم نسبت به آینده به شمار می‌رود؛ که در این میان به پارامترهایی مانند؛ نرخ تورم، میزان بیکاری، شرایط عادلانه استخدام، سهولت راه‌اندازی کسب‌وکار، امنیت شغلی، ثبات ارزش پول و امنیت سرمایه‌گذاری، اشاره نمود. در بعد سیاسی نیز اختلافات داخلی، میزان شایسته‌سالاری، سلامت سیاسی متصدیان، میزان فساد اقتصادی که بر کشور سایه افکنده، مؤثر هستند.
ازنظر فرهنگی می‌تواند شاخص‌های مختلف «میزان دسترسی به امکانات آموزشی مناسب»، «میزان انعطاف در فعالیت‌های فرهنگی»، «گستره توجه به ذائقه‌های فرهنگی مختلف»، «احترام به عقاید و باورها»، «تحمل نظرات مخالف» و ... را بیان نمود. از منظر اجتماعی ارزیابی از وضعیت آینده در مورد عدالت اجتماعی، توجه به حقوق اقلیت‌ها، اطمینان از خدمات مناسب در حوزه‌های مختلف سلامت و بهداشت مهم به نظر می‌رسد.

نهادی شدن امر فرهنگی و اجتماعی امید به آینده:
سیاست‌گذاری اجتماعی و فرهنگی در جامعه ما تا حد زیادی دچار مشکلات است؛ به‌طوری‌که با نهادی سازی شدید امور اجتماعی و فرهنگی در جامعه روبرو هستیم و حکومت با دغدغه حفظ ارزش‌های جامعه، خود را مقید می‌داند تا در جزئی‌ترین موضوعات فرهنگی دخالت کند و مردم را تنها به‌عنوان پیاده‌نظام مشارکت دهد؛ این موضوع منجر به این می‌شود که کمترین تنوع و نوآوری در فعالیت‌های مختلف با بیشترین هزینه از منابع عمومی شکل بگیرد؛ این امر باعث می‌شود تا سازمان‌ها و نهادهای نظام با بیشترین اتهامات ناکارآمدی روبرو شوند.
نهادی سازی اجتماعی فرهنگی همان مداخله حاکمیت در جزئی‌ترین مسائل و ابهام شدید در تقسیم‌کار نهادها و سازمان‌های فرهنگی؛ به‌طور مثال در حوزه هنر، نه‌تنها وزارت ارشاد متولی فرهنگ جامعه است بلکه برخی جاها مستقل و بدون نیاز به مجوزهای وزارت ارشاد، فعالیت می‌کنند. این ابهامات موجب سردرگمی به همراه داشته، اثرات منفی آن؛ باعث تقویت ناامیدی می‌گردد. در این میان قدرت‌ها محدودشده، افراد جامعه احساس بدی نسبت به آینده پیدا می‌کنند، همین نوع قالب بیان را می‌توان در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی ترسیم نمود.
تقسیم غلط کارها و سیاست‌گذاری‌های اشتباه که مانع واگذاری‌های صادقانه است، امیدواری اجتماعی را کاهش می‌دهد. درنتیجه مشاهده می‌شود که شرایط مناسبی ازنظر امیدواری مردم به آینده در ذهن‌ها وجود ندارد و بسیاری از کسانی که در جامعه زندگی می‌کنند، اطمینان کافی از درستی عمل نهادها و سازمان‌هایی که بدان رجوع می‌شود، ندارند.
حکومتی کردن تمام جزئیات کشورداری و پیچیده شدن مسائل با نوشتن قوانینی که در جزئیات ورود دارد، باعث شده تا در جزئی‌ترین مسائل مردم مرزبندی شکل بگیرد. این امر عملاً تقویت فرایند سکولار شدن جامعه دینی را به دنبال خواهد داشت. به‌گونه‌ای که فربه‌شدن مناسک و زیاده‌روی در آئین‌ها و مناسک دینی و مناسبت سازی‌های بی‌مورد، نتیجه و معلول نهادی شدن امر دینی و حاصل ورود حاکمیت در مسائل جزئی است.
نهادینه شدن امر دینی منجر به سکولار شدن سطوح اجتماعی شده، اهمیت، نقش، اثر و جایگاه دین در جامعه را کم‌رنگ می‌کند که خود این موضوع منجر به کاهش امید اجتماعی هم می‌گردد.
نهادینه شدن امر دینی که منجر به کاهش امید به آینده شده است؛ خودبه‌خود منجر به کاهش امید به حکومت دینی می‌گردد؛ درنتیجه ممکن است این امر به اصل این‌که موضوع که دین می‌تواند زندگی را بهتر کند خدشه ایجاد نماید؛ ادامه این روند ناامید شدن از کل دین را به دنبال داشته، جامعه دینی را به سمت سکولار شدن سوق می‌دهد.
نهادی شدن امر دینی منجر به تقویت مرزبندی‌ها و خط‌کشی‌ها شده، تقابل گروه‌های مردم با یکدیگر را رقم زده؛ منجر به تضعیف جایگاه اجتماعی دین و سکولار شدن جامعه خواهد شد؛ از طرفی این امر به کاهش امید به آینده ختم می‌گردد که خود موجب کاهش به حکومت دینی و سکولار شدن جامعه در سطح فردی خواهد شد. به‌نوعی کاهش امید اجتماعی تعلق‌خاطر اجتماعی را کم نموده، خطرات امنیتی را پیش روی جامعه ایجاد خواهد نمود.
با نگاهی دقیق متوجه خواهیم شد که نظام فرهنگی و اجتماعی به‌شدت دچار ابهام در تقسیم‌کار است و نقش هر سیستم، قدرت و جایگاه آن هنوز معلوم نیست. تا زمانی که امور فرهنگی و دینی را به مردم و گروه‌های مردمی واگذار نکنیم و نقش حاکمیت به امر نظارت و قانون‌گذاری محدود نشود و بخواهد به مسائل جزئی مردم ورود کند، همچنان مشکلات را خواهیم داشت.
نظام سیاسی و سیاست‌گذاری کشور باید از نگران بودن همیشگی در مورد همه‌چیز دست بردارد و تا وقتی دست برندارد این وضعیت ادامه خواهد داشت و در این بازی هم مردم ضرر می‌کنند و هم حاکمیت متضرر خواهد شد. در این میان نیز فرد به فکر اصلاح و بهبود شرایط و تصحیح اوضاع نخواهد بود و وضعیت زندگی سخت‌تر و انگیزه برای زندگی کاهش خواهد یافت.

به شکل فعالی باید مردم هم دخیل باشند
در این میان نباید از تقصیر گروه‌های دین‌دار و مذهبی غافل بود؛ این اشتباهات و کاستی‌ها نیز به خاطر سیاست‌های حاکمیتی تشدید یافته است. یکی از پیامدهای منفی سیاست‌گذاری‌های نظام در مورد دین، تنبل کردن گروه‌های مذهبی، به‌ویژه بخش فرهنگ دینی در جامعه است که با نهادی شدن امر دین در جامعه ایران حکومت خود را مسئول جزئی‌ترین مسائل کشور می‌نامد، این امر باعث شده تا دین‌داران همواره انتظار داشته باشند تا حکومت به مسائل جزئی، چالش‌ها و انحرافات فرهنگ دینی ورود نموده با آن به مقابله بپردازد.
در این میان نیز گروه‌های دین‌دار فراموش کرده‌اند که این وظیفه اصلی بر عهده خود ایشان است. گروه‌های مذهبی در مقابل کم شدن اهمیت دین، باورها و رفتارها، کمرنگ شدن اعمال و مناسک دینی باید خود سکان‌دار باشند. این سلب مسئولیت‌ها باعث شده تا دین‌داران، «دیندارانه» مواجهه با توهین به دین و بی‌اخلاقی‌ها را به عهده حاکمیت واگذار نموده، حاضر به تحمل هزینه مالی و آبرویی از خود نشوند. با توجه به رویکردهای سیاست‌گذاری فرهنگی گروه‌های مردم به‌خصوص گروه‌های مذهبی طوری تربیت‌شده‌اند که به‌اندازه کافی، احساس نمی‌کنند که باید فعالانه وارد میدان شوند.
همدلی در ایام کرونا تجربه خوبی بود؛ باید همانند دوران کرونا تا یکجایی دولت سکان‌داری نموده؛ در ادامه مردم خود سکان عمل را در دست گرفته پا به میدان عمل بگذارند، در مباحث دینی و فرهنگی نیز باید چنین عمل نمود.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

تحمیل نظر خویش بر آگاهان
قرآن : ... ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لي‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ ... (سوره نحل، آیه 52)ترجمه: هیچ کس (حتی پیامبر) حق ندارد به مردم بگوید به جای خدا مرا عبادت کنید.حدیث: روی الحلبی قلتُ لاَبی عبدالله علیه السلام ما أدنى ما یکون به العبد کافراً ؟ قال: « أن یبتدع به شیئاً فیتولى علیه ویتبرأ ممّن خالفه (معانی الاخبار ، ص 393)ترجمه: ... حلبی روایت می کند که از امام صادق (ع) پرسیدم : کمترین سبب کافر شدن انسان چیست؟ فرمودند : این‌که بدعتی بگذارد و از آن بدعت جانبداری کند و از هر کس با او مخالفت کند روی برگرداند و آنان را متهم و منزوی سازد.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید