ضعف در روابط اجتماعی، زمینهساز اختلال در برخوردهای جمعی و بهتبع آن بروز واکنشهای تند و احساسی ناشی از آن، در جامعه میگردد که جبرگرایی، خرافهگرایی و نابردباری را با خود به همراه خواهد آورد. از طرفی وجود ریشههای تاریخی، فرهنگی، روانشناختی و بهویژه فرهنگ تضاد ایرانیان، منجر به معیار حق قرار دادن خود و باطل دانستن دیگران شده و درنتیجه بسترساز نابردباریها در جامعه میشود.
همچنین ضعف اخلاق اجتماعیِ ناشی از نگاه تکبعدی به دین، طی قرون گذشته و عدم شناخت درست از نحوه تعامل و روابط اجتماعی معصومین (ع)، منجر به کمرنگ شدن فرهنگ صبر و مدارا و تساهل و تسامح و درنتیجه افزایش انکار و نابردباری و دفع حداکثری شده است. گرچه دراینبین نباید از تأثیر نگاه صفر و صدی مردم و قضاوت گرایی بدون مبنا و خودمحوریها غافل شد.
بنابراین برای کاهش رفتارهایی که منجر به طرد، افترا، پرخاش و ساقط کردن اشخاص از زندگی سیاسی، اقتصادی و حیثیتی ایشان، فرهنگ رواداری ارتقاء پیدا کند. البته این امر نافی اختلاف فکری نیست چراکه مناظره و بررسی اختلافات فکری به رشد جامعه کمک میکند؛ بعلاوه برای نیل به هدف مذکور باید از انشقاق شدید ناشی از فرهنگ تضاد حاکم بین نیروهای نظام، جلوگیری کرد. درنتیجه بهترین کار در جهت توافق جمعی، حاکمیت و اقتدار بلامنازع قانون میباشد؛ چراکه قانون اساسی بهمنزله قرارداد ملی است که زمینهساز یکفصل الخطاب میباشد و باعث رفع کدورتها میگردد. ناگفته نماند برای برطرف کردن ریشهایِ فرهنگ نارواداری در جامعه باید به آموزش رجوع کرد؛ چراکه آموزش کلید حل مسائل فرهنگی است. پرواضح است که منظور از آموزش، فقط محفوظات نیست بلکه ارتقاء مهارت زندگی هم لازم است. این مهم زمانی محقق میشود که در کنار نهاد خانواده، نهادهای علمی و آموزشی هم برای نهادینه کردن تعامل اجتماعی و دروس اخلاق در مدارس اقدام مؤثر انجام دهند. اگر این مهارت نهادینه نشود کمکم جامعه شاهد تولید نخبگان علمی و دینی بدون مهارت تعامل با دیگران خواهد بود که موجبات آسیبهای فراوانی در جامعه است؛ ازهمینرو تا زمانی که محتوا، روش و اخلاق در سیستم آموزش اصلاح نگردد، تحقق نهادینهسازی فرهنگ رواداری غیرممکن به نظر میرسد.
نکته بعدی راجع به مقوله زندگی جمعی مدنی میباشد که طی آن، خود مردم با زمینهسازیهای دولت، با ایجاد نهادهایی در جهت حل مسائل خویش در حوزه عمومی تعامل کرده و طریقه زندگی مسالمتآمیز در کنار هم را خواهند آموخت.
لذا به نظر میرسد که با مجموعهای از راهکارها بتوان روند رو به رشد نارواداری در جامعه را مهار کرد که از آن جمله:
1. نهادهای دینی و حوزوی با تبیین صحیح معارف اسلامی در همه ابعاد و سیره ائمه علیهمالسلام در نحوه تعامل اجتماعی، زمینهساز افزایش فرهنگ صبر و مدارا در جامعه باشند.
2.نهادهای آموزشی، حوزوی و دانشگاهی، با اصلاح محتوا و روش و نهادینهسازی اخلاق در سیستمهای آموزشی خود، زمینهساز فرهنگ رواداری در جامعه گردند.
3. نهادهای دولتی با تقویت سمنها و تشکلها، بسترساز گفتگوی اجتماعی در جامعه و درنتیجه افزایش فرهنگ رواداری در بین مردم شوند.
ضرورت مهیاسازی بستر گفتگوی اجتماعی
یادداشتِ برگرفته از مصاحبه آقای دکتر محمدتقی دشتی استاد دانشگاه و رئیس مرکز پژوهشی مبنا درباره مسئله توسعهنیافتگی فرهنگ بردباری و رواداری در روابط اجتماعی