در 10 دسامبر 1974 شورای امنیت ملی آمریکا به ریاست هنری کیسینجر، سند محرمانه ای تدوین کرد که در نوامبر سال بعدش به وسیله جرالد فورد به عنوان سند رسمی دولت آمریکا تصویب شد. این سند محرمانه در اوایل دهه 90 میلادی از طبقهبندی محرمانه خارج شد. به نظر میرسد باید نگاهی راهبردی به جریان این سند نموده و با شناخت جامع از نقشه دشمن، به مدلسازی برای گذار سوم جمعیتی اقدام کرد.
گزارشی از سند کاهش جمعیت (منهای آمریکا)
هدف این سند که به دستور رئیس جمهور امریکا تدوین شده، پیش بینی جمعیت جهان تا پایان قرن بیستم و پیامدهای آن بر امنیت ملی امریکا بود. ایده اصلی سند آن بود که رشد جمعیت در کشورهای کمتر توسعه یافته برای آمریکا، یک مسئله امنیت ملی محسوب میشود و آمریکا به جد باید آن را مدیریت کند. گزارش سند کاهش جمیعیت، مجموعه ای از راهکارهای هماهنگ و پشتیبان یکدیگر را برای کنترل رشد جمعیت جهان ارائه میکند که برخی از آنها شامل توسعه آموزش زنان، افزایش دستمزد زنان، گسترش تأمین اجتماعی، جا انداختن خانواده کوچک به عنوان یک ارزش، توسعه روشهای پیشگیری از بارداری و گسترش سایر ابزارها و روشهای کاهش رشد جمعیت، اولویت قائل شدن در بودجهها و کمکهای مربوط به برنامه غذای جهانی برای دولتهایی که مسئله کنترل جمعیت را جدی بگیرند و ... است. گزارش نهایتاً پیشنهاد میکند که به علت حساس بودن مسئله، از هر نوع اقدام اجباری پرهیز شود. طبق این سند، اگر کاهش فشارهای جمعیتی از طریق کاهش نرخ زاد و ولد بتواند این ثبات را از جنبه های مختلف افزایش دهد، سیاست کنترل جمعیت در راستای منافع اقتصادی ایالات متحده خواهد بود. طبیعی است که آمریکا برای اجرای چنین سیاستی مستقیماً دست به کار نمیشود و آن را از طرق غیرمستقیم مانند برنامه های سازمانهای جهانی مانند UNESCO، FAO، ILO، WHO، UNFPA، UNICEF و نظایر آن؛ و برگزاری کنفرانسهای جهانی و به کار بردن انواع روشهای تبلیغی و تولید انواع کالاهای مصرفی مرتبط، به نوعی هژمونی طرح خود را جا انداخته و به صورت خودکار، جامعه را به سمت اهدافش میبرد؛ بدون آنکه کشورهای مورد هدف، از اهداف این طرح مطلع شوند و حتی آن را به نفع خود و کشورشان بدانند.
ایران در دام سند کاهش جمعیت
طرح کیسینجر، در سال 1341 توسط نماینده سازمان ملل، خانم ستّاره فرمانفرماییان، تحت اشراف شورای عالی جمعیت (زیر نظر بنیاد راکفلر) وارد ایران شد و در قالب خیریه، به ارائه آموزش به خانوادههای ایرانی برای کنترل و رشد جمعیت پرداخت. با وجود عدم موفقیت اقدامات این گروهها برای اجراسازی سیاستهای تنظیم جمعیت در ایران تا دو دهه بعد، در نهایت از نیمه دوم دهه 60، شاهد موفقیت این طرح در ایران بودیم که تاکنون نیز ادامه یافته است. به نظر میرسد شناخت شیوههای استراتژی آنان و استفاده از مهندسی معکوس آن طرح، میتواند تا حد زیادی ما را به موفقیت برساند.
راهبرد مقابله با طرح کاهش جمعیت
در چنین شرایطی باید به توصیه پیر سیاست غرب، کیسینجر، عمل کرد که میگوید بهترین استراتژی، حمله به استراتژی دشمن است. بنابراین در این شرایط ایجاد شده، بهترین راهبرد و بهترین سیاست، بازی نکردن در میدانی است که رقیب طراحی کرده است. حال باید دانست که نکات اصلی استراتژی امریکا در کاهش جمعیت کشورهایی همچون ایران چه مواردی است:
- توجه به جنبه امنیت ملی آمریکا؛
- ناامید نشدن و پیگیری مستمر کارها تا کسب نتیجه؛
- توجیه نخبگان، علما و مسئولان نظام؛
- بکارگیری ابزارهای فرهنگی و نهادینه سازی فرهنگی در جامعه به ویژه سمنها و بنیادهای خیریه؛
- استفاده از ابزارهای آموزشی به ویژه در میان بانوان (کنفرانسهای مختلف؛ قدرت و نفوذ پزشکان زنان و زایمان؛ توصیههای پزشکی و روانشناسی و ...)؛
- ایجاد منافع برای افرادی که در بازی هستند از طریق برنامه های مختلف در بکارگیری ابزارها و روشهای کنترل؛
- و نکته بسیار مهم، پرهیز از هرگونه اقدام اجباری.
بنابراین برای آنکه در زمین غربیها بازی نکنیم و به نوعی بازی آنان را تخریب نماییم، باید به گونهای عمل شود که عکس استراتژی آنها باشد. از این رو باید از اقدام اجباری به جد پرهیز کرد و فرهنگ سازی و آموزش در این باره انجام پذیرد. مسئولان، نخبگان و علما از خطرات کاهش جمعیت آگاه شوند. از ابزارهای آموزشی همچون سمینارهای تأثیرگذار، سمنها و مراکز خیریه و هیئات، نفوذ پزشکان به ویژه پزشکان زنان و زایمان و روانشناسی استفاده شود. جامعه هدف، زنان تحصیل کرده و جامعه سطح متوسط رو به بالا باشد چراکه هر نوع افزایش جمعیتی صحیح نبوده و حتی ممکن است مخاطرهآمیز نیز باشد؛ به عنوان مثال، رشد جمعیت حاشیهنشینها میتواند عاملی در رشد انحرافات و آسیبهای اجتماعی باشد و همین مسئله باعث گردید تا طرح کاهش جمعیت منهای آمریکا، تمرکز خود را بر زنان تحصیل کرده و متوسط به بالا قرار دهد چراکه رشد جمعیت در میان خانوادههای آموزش ندیده، عاملی در رشد انحرافات اجتماعی و جامعه نِت شده خواهد بود.
بدین ترتیب باید گفت بهترین استراتژی، افزایش فرزندآوری و اعتدال هدفمند جمعیتی در کشور است و برای این امر باید علاوه بر آگاهیبخشی، فرهنگسازی، آموزش از طریق نهادهای بهداشت و آموزش و پرورش و علوم، جامعه هدف را خانوادههای تحصیلکرده و متوسط رو به بالا انتخاب نماییم و در این مسیر، پزشکان زنان و زایمان، سلیبریتیها و چهرههای علمی صاحب نفوذ، میتوانند مهمترین سربازان اجرای این طرحها و نهادینهسازی آن باشند.
سند کاهش جمعیت منهای آمریکا و استراتژی ما در گذار سوم
دکتر سید مرتضی میرتبار پژوهشگر مرکز پژوهشی مبنا