صراط مبین : با توجه به اینکه تهدید اساسی در مراسم و مناسک عزاداری، به حاشیهرفتن اهدف والای عزاداری و جایگزینی آن با امور قالبی و شکلی است. راه حل شما برای جلوگیری از غلبه شکل و فرم بر محتوا در عزاداری چیست؟
ما وقتی میخواهیم این مسئله را به لحاظ مدیریتی آسیب شناسی کنیم اولین کاری که میکنیم به گذشته برمیگردیم. ممکن است امروز بُرد محصول ما زیادتر باشد، ولی سطحی و کم عمق است و گاهی اوقات فقط پوستی از آن باقی مانده است؛ حتی ممکن است جنبه انحرافی هم داشته باشد، ولی پیشتر عزاداری ها مناسبتر و منطبقتر بود.
یک اشتباه فاحش و بزرگی که در مدیریت حوزه مناسک مذهبی رخ داد این است که مستندسازی نشد. یکی از راهکارها و عوامل موفقیت این است که شما آن مستندات قبلی را استخراج کنید. باید بزرگان و پیرغلامان را پیدا کنید. ممکن است آنها فاکتورهای موفقیت را با حرف زدن به شما منتقل کنند. بنابراین باید ابتدا بفهمیم عوامل موفقیت در گذشته چه بود؟
البته این حرف به این معنا نیست که همان فاکتورها را دوباره اجرا کنیم؛ چون گاهی اوقات باید بعضی از اینها بهسازی و ارتقا داده بشود. بهسازی با ارتقا دو چیز است؛ یعنی یک کارکردی قبلاً خوب جواب میداده، ولی همان کارکرد باید از درون خودش ارتقا پیدا کند.
پس وقتی ما میخواهیم یک آسیب فرهنگی را به لحاظ مدیریت فرهنگی ببینیم ، میگوییم برگرد ببین آن پدیده قبلاً چگونه و توسط چه کسی مدیریت شده است. آیا قبلاً مثلاً حکومتها یا مراجع آن را مدیریت و هدایت میکردند؟ آدمها چه جایگاهی داشتند؟
ما در مدیریت به اینها «پیشرانها» میگوییم. جنس و ویژگی آن عواملی که این جریان را ساماندهی و مدیریت میکرد چه بود؟ باید نوع جنسها را کنار هم بذاریم و کارکردهایش را شناسایی کنیم. پس شما بدون گذشته نمیتوانید از وضعیت حال ارزیابی داشته باشی.
نکته بعدی این است که راهکار بدون نگاه به مجری، همان کلیات ابوالبقا میشود؛ یعنی حتماً باید یک ویرایش بعدی روی راهکارها انجام بشود که هر کدام از اینها موضوع چه کسی یا چه کسانی خواهد بود. ؟ شما در مدیریت میتوانید دو نوع قدرت را به وسیله نهادها اعمال کنید: قدرت تشویقی و قدرت تنبیهی، قدرت جلو برنده و قدرت بازدارنده. به نظرم میرسد در مدیریت فرهنگی مسائل دینی، باید در سطح سیاستگذاری وارد شد، نه در سطح عملیاتی؛ اما چون دولت در سطح عملیاتی وارد شده شکست خورده است؛
نکته مهم در این مساله این است که وقتی میخواهید یک نهاد مردمی را به صورت دولتی اداره کنید، در واقع او را نابود میکنید.
امروز دولت نمیداند باید چه کار کند به همین دلیل کاری میکند که همه چیز خراب میشود. به نظر من اینها باید ابتدا خوب ارزیابی میکردند، بعد مدیریت میکردند؛ در حقیقت اگر بخواهید اینها را مدیریت کنید نابودشان میکنید. یک اصلی در مدیریت فرهنگی داریم که میگوید اگر نمیدانی چه کار میخواهی بکنی هیچ کاری نکن؛ چون اگر اشتباه کنی در حافظه جمعی میماند و پاک کردنش به این راحتی نیست.
صراط مبین: اینکه فرمودید دولتها باید سیاستگذار باشند، مشعر به چه نوع سیاست هایی میتواند باشد؟
سیاستگذاری در ابعاد پدیدهای مثل عزاداری به نیروهای پشتیبان و مجریان و فضاسازیاش برمیگردد. شما میدانید در عزاداریهای قدیم ، مراجع مینشستند و دستهها میآمدند از مقابلشان رد میشدند؛ یعنی مردم خودشان را با آن ها تطبیق میدادند. وقتی این فاکتورهای قدرت، فاکتورهای مشروعی نباشند مشکلات فراوانی به همراه دارد. امروز واقعاً بعضی از فاکتورهای پشتیبانی معلوم نیست. ممکن است پشتیبان انگلیسی باشد. این چه کسی است که 100 میلیون تومان به فلان مسؤول هیئت میدهد؟
صراط مبین : آیا دولت و رسانه ملی می توانند با سیاست گذاری ، ذائقه مردم را در جهت اصیل نمودن عزاداری ها تغییر دهند؟
میدانید صنایع دستی چرا با ارزش است؟ چون محدود است. جنس انبوه، ارزان و بنجل و سطحی است. امروز رادیو و تلویزیون بیشتر روی عوامگرایی تمرکز کرده است. یعنی عمق بخشی در سیاستگذاریهای ما خیلی کم است. جنس خوب میتواند جای خودش را پیدا کند، اما در قالب جدید. ما در مدیریت فرهنگی میگوییم یکی از اصلی ترین وظایف مدیریت فرهنگی توانافزایی در مخاطب است. امروز رسالت صدا و سیما دقیقاً این است، ولی عمق بخشی در کارش نیست. اگر در سیاست شما عمقگذاری بیاید، همین صنعت، جنس خوب با کیفیت ارائه میدهد؛ یعنی وقتی شما ذائقه مخاطب را تقویت کنید دیگر هرغذایی -مادی و معنوی- مصرف نمی کند . در خانوادههای قدیمی، مرد خانواده ای که ده فرزند داشت میگفت: من فقط شکم اینها را سیر کنم هنر کردم؛ ولی وقتی شما پول داری ، ذائقه را هم تقویت میکنی. ذائقه ملت ما ذائقه ضعیفی است. ما برای تقویت ذائقه کاری نکردیم.
بزرگترین رسالت فرهنگی در مسیر دین این است که ذائقه مخاطب را تغییر بدهد. برای همین میبینید هر چه دامنه و گسترش مناسک مذهبی بیشتر میشود، وظایف ما کاهش پیدا نمیکند! یعنی مثلا اگر ما بخواهیم در شکل عزاداری جدید تغییری ایجاد کنیم باید اول ذائقهها را تغییر بدهیم و به سراغ فاعلان این کار نرویم. جای تغییر ذائقه در مدارس کجا است؟ جای تغییر ذائقه در دانشگاهها کجا است؟ اینها باید تقویت بشود. بگذارید مردم خودشان انتخاب کنند.اگر جنس خوب در بازار بریزید ذائقه، خودش تغییر میکند.
صراط مبین: آیا رفتار مقابلهای با عزاداری های ناهنجار را توصیه میکنید؟
یک مدل بسیار ضعیف که 90 به 10 است مقابله است. مقصود من از 90 درصد این است که جنس خوب را بگذار و مشتری را آگاه کن، او خودش انتخاب میکند. با 10 درصد هم باید جلوی بعضی از مسائل را گرفت.
درباره آن دسته از عزاداری ها دوباره باید یک سیاستگذاری بشود که چه کارهایی میتوانیم بکنیم که هم دخالت نشود و هم کار خودمان را بکنیم. به نظر من هر دو لازم است؛ اما من درجه تأثیرگذاری را 90 به 10 میدانم. دولت امروز ظاهراً دارد برعکس عمل میکند. دولت که زور ندارد؛ چگونه میخواهد جلوی این دستهجات را بگیرد؟ لذا در اصل دارد خودش را خراب میکند. معمولاً گستردهتر هم میشود؛ یعنی خودش یک نوع تبلیغ است.
متن تفصیلی مصاحبه در ویژه نامه موسسه مطالعاتی صراط مبین درج خواهد شد.