بررسی آسیب ها پاسخگویی دینی در فضای مجازی
در گفت گوی "صراط مبین" با حجت الاسلام و المسلیمن مهدی زارع مطرح شد: بررسی آسیب ها پاسخگویی دینی در فضای مجازی
سخنرانی رهبر انقلاب در جمع طلاب حوزه های علمیه تهران، بخشی از دغدغه های ایشان در خصوص فضای مجازی را نمایان ساخت و تعبیر "میدان واقعی جنگ" را برای آن به کار بردند. از این رو موسسه صراط مبین، در پژوهش مرتبط به این موضوع تسریع نمود. که در بخشی از آن مصاحبه ای با حجت الاسلام و المسلمین مهدی زارع از فعالان این عرصه انجام شده است. در ذیل بخش هایی از این مصاحبه ذکر می شود.
شما بهعنوان کسی که سالها در این عرصه فعالیت کردهاید و تجربیات متعددی دارید، اگر بخواهید آسیبهای پاسخگویی دینی در فضای مجازی را بیان کنید، چه نکاتی را مطرح میکنید؟
مشکل اول مشکلی بزرگ است که بهسادگی دیده میشود و آن تعدد مراکز پاسخگویی و فقدان ارتباط بین آنهاست. نبود ستاد هماهنگی سبب شده که هیچگونه همافزایی در میان این مراکز وجود نداشته باشد و دوبارهکاریها و ... سبب تضییع بیتالمال می شود. علاوه بر آنکه گاهی اختلاف و رقابتهای غیرحرفهای بین مراکز هم میبینیم و حتی در صورت درخواست، داشتههای خود را به هم نمیدهند که به فعالیت پاسخگویی ضربهی جدی میزند. در کنار این مسأله، در کشور متولی پاسخگویی وجود ندارد.
مشکل دوم رصد نشدن سؤالات موجود در جامعه است. لازم است علاوه بر شناسایی این سؤالات در فضای مجازی بطن جامعه را هم در نظر داشت و به یاری آموزش و پروش، وزارت علوم و دیگر مجموعه ها سؤالات جمعآوری و سپس متناسب با آنها و شبهات برای پاسخگویی برنامه ریزی شود. پس از این مرحله می توان تقسیمکار کرد و برای کارشناسان محتوای مناسب آماده نمود و به توزیع و تبلیغ جوابها هم اقدام کرد.
مشکل سوم فاصلۀ کنونی بین تولید و توزیع است. بعضی از مراکز کارهای قوی و مطلوبی دارند، اما محصولشان بهموقع در دسترس جامعه قرار نمیگیرد که یکی از عوامل آن فاصله میان تولید و ارزیابی محصول است. بعضی مواقع چیزی اساساً به جامعه نرسیده است، در حالی که در گزارش ها منعکس شده است.
مشکل چهارم که در پاسخگویی تلفنی و حضوری وجود ندارد و مختص فضای مجازی است، اینکه در فضای مجازی بین پاسخگویی و تبلیغ بهخوبی تفکیک نشده و عمدۀ انرژی و فرصت معطوف به فضای تبلیغ شده است.
مشکل پنجم بانک اطلاعاتی است که نتیجه همۀ فعالیتها و پژوهشهای مراکز مختلف را جمعآوری کند. با این حرکت میتوان از بخش انبوهی از دوبارهکاریها جلوگیری کرد و با صرفه جویی حاصل شده، فعالیت پاسخگویی را توسعه داد. اگر این کار شروع شود، به طور طبیعی هر سال به سرمایه و داشتههای آن افزوده میشود علاوه بر استفادۀ مستقیم عمومی، کارشناس میتواند با مروری ساده بر آن، شاکلۀ جواب را به دست آورده و متناسب با موقعیت و مخاطب ارائه کند. در کنار اینکه شکلگیری مبنای واحد میتواند بستری مناسب برای شروع ترجمۀ همان پاسخهای موردتوافق به زبانهای دیگر باشد تا پاسخهای شیعه را به غیر فارسی زبانان هم برسانیم.
مشکل ششم در حیطۀ پاسخهایی است که به مخالفان میدهیم و عمدتاً فضای پاسخگویی را تدافعی کرده است؛ درحالیکه پاسخ تهاجمی هم لازم است و در کنار دفاع باید منشأ شبهه را بشناسیم و آن را به چالش بکشیم؛ مثلاً در بحث حقوق زنان، گرچه ما منبع غنی داریم و هیچ سؤالی بی پاسخ نیست، نباید همیشه دفاعکننده باشیم. بلکه باید دیدگاه مکاتب دیگر درباره حقوق زنان را هم به چالش بکشیم. در کنار اینکه باید پاسخها را مختصر و جذاب کرد؛ به ویژه در فضای مجازی که حوصلۀ مطالعۀ مطلب طولانی کمتر دیده می شود.
مشکل هفتم مشکل فنی و ضعف زیرساختهای مراکز است. امکان جستجوی ضعیف در سایتهای مراکز، قطع و از دسترس خارج شدن بعضی از سایتها و ... بهوفور دیده میشود که باید حل شود.
مشکل هشتم نبودِ معیارهای مشخص در پاسخگویی است و اینکه بعضی مباحث سیاسی و ... در پاسخها اثر گذاشته، اختلافنظر به وجود میآورد؛ مانند بحث قمهزنی و ...
آیا تاکنون حس کردهاید هرچه زمان میگذرد، فضای مجازی گزندهتر میشود و با شبهات و ... ما در حال از دست دادن سنگرهای قبلی خود هستیم؟
بله همینطور است و حجم فعالیت و امکانات ما با طرف مقابل قابلمقایسه نیست. اگر اینطور نبود، مقام معظم رهبری برای فضای مجازی واژه "جهاد "را به کار نمی بردند. نباید بگذاریم روحیه جهادی در فعالیت در عرصۀ مجازی از بین برود و فضای کار به پول و رقابت بین مراکز و ...کشیده شود. علاوه بر اینکه خود کارشناسان به بازسازی نیاز دارند؛ از برگزاری کلاس اخلاق تا ...
آیا حس میکنید فعالیتهای مخالفان سامان دهی شده است؟ بعضی از مخالفان که هویت ثابتی ندارند، مثل آتئیستها (برخلاف امثال وهابیها و ...) چگونه انگیزۀ کار گروهی و ساماندهیشده دارند؟
وقتی میبینیم همین آتئیستها تبلیغات پولی فراوانی در کانالهای تلگرامی و ... دارند، می فهمیم قطعاً فعالیت آنها سامان دهی شده است که پول و امکانات در اختیارشان قرار میگیرد. از ما هم قویتر عمل میکنند. و درحالیکه فعالیت آنها مدام توسعه مییابد، یکباره میبینیم فعالیت یک مرکز پاسخگویی به سبب مشکلات مالی به نصف میرسد.
فکر میکنید تأمین امکانات مادی تا چه اندازه مشکل را حل میکند؟ چون بههرحال ما در نیروی انسانی هم مشکلات جدی داریم!
اگر امکانات به شکل مستمر و مطمئن باشد، مشکل نیروی انسانی نیز بهسادگی حل میشود و میتوان برای آموزش سرمایهگذاری کرد و با افزایش تجربۀ افراد به مرور زمان و جلوگیری از انفکاک آنها از مجموعههای پاسخگویی مشکل نیروی انسانی را هم حل کرد. درحالیکه فعلاً نیرویی که تا حدی تجربه کسب کرده، بهراحتی از کار منفک میشود و جذب فعالیتهای دیگر میشود.
فکر میکنید مهمترین فعالیتی که حاکمیت میتواند در این سمت وسو انجام دهد، چیست؟
طرحها و برنامههایی ارائه شده که با مبلغی نسبتاً ناچیز میتوان محتوای فضای مجازی را مدیریت کرد. به این شکل که محتوای سالم در هر زمینهای در دسترس باشد. حتی تا مراحلی نیز تصویب شده است؛ اما با تغییر مسئولان و عمر کوتاه مدیران فرهنگی، نگاه سلیقهای آنها، بدقولیها و ... کار معطل مانده است؛ درحالیکه اگر مسئولان به وظیفۀ خود عمل میکردند، تاکنون نتایج بسیار مطلوبی گرفته می شد.
علاوه بر این، بحث محتوا و پاسخگویی، یک قطعه از پازل است که باید قطعات دیگر آن هم کامل شود. موضوع شبکۀ ملی اطلاعات، ترافیک اینترنتی، بستۀ فرهنگی مراکز و ... همه باید در نظر گرفته شود؛ هرچند بحث محتوا بسیار مهم است و با راه افتادن شبکه ملی در صورتی که محتوای کافی نداشته باشیم، باز مشکل باقی است.
-*متن کامل این مصاحبه در پژوهشنامه افق مکث به چاپ خواهد رسید.
برای سفارش پژوهشنامه افق مکث اینجا کلیک کنید.