تعریف شما از افراطگرایی در تشیع چیست و چه شاخصها و معیارهایی را برای آن مدنظر دارید؟
افراطگرایی در تشیع، مجموعه افکار و اندیشههایی است که قول مشهور و مختار شیعه امامیه اثناعشری را نمیپذیرد. افراطگرایی در حوزههای مختلف افکار و اندیشههای سیاسی، اجتماعی و ... هست. در بخش مباحث عقیدتی و کلامی، افراطگرایی معمولاً منجر به غلو میشود. در اینجا فقط به حوزه افراطگرایی در بخش مباحث فکری و عقیدتی توجه خواهد شد.
با همان تعریفی که افراطگرایی را خروج از اعتدال در فکر و اندیشه شیعی و عمل مبتنی بر آن فکر و اندیشه میداند، خروج از اعتدال را میتوان بهعنوان شاخص افراطگرایی شیعی نام برد. البته مهمترین شاخص آن این است که قول مختار و مشهور از عالمان و بزرگان شیعه را کنار گذاشته و برخی از اقوال شاذ و نادر انتخاب شوند و افراد، تشیع و آموزههای دینی را منحصر به شناخت و معرفت خود پندارند. ازآنجاکه افراطگرایی در حیطههای گوناگون هست، عواملی هم که منجر به افراطگرایی میشود، در چند دسته تقسیم میشوند. برخی از اینها علل عام و برخی هم علل خاص هستند. بهعنوانمثال اگر در میان شیعیان در قرون گذشته و همچنین شیعیان معاصر، جریانات افراطگرا را بررسی کنید برخی از عوامل این مسئله، مربوط به نوع بینش و تفکر آنها در حوزه زیربناهای شناخت دین است. غالباً افراطگرایی با ظاهرگرایی در ارتباط است. لذا جریاناتی که در فهم آیات و روایات از روش ظاهرگرایانه بهره میگیرند، غالباً به جریانات افراطگرا تبدیل میشوند. مثلاً در مورد مسئله تفویض و غلو که در روایات از آن نهی شده است، یکی از عوامل، همین ظاهرگرایی است. البته این آسیب به شیعه اختصاص ندارد بلکه در میان اهلسنت هم ظاهرگرایی مایه افراطگرایی شده است. برخی از عوامل هم مربوط به شخصیتهای پیشرو است که افراطگرا هستند؛ مثل شخصیت روانی خود آن افراد، نوع جامعهای که در آن زندگی میکردند و دخالت برخی از اغراض شخصی، قبیلهای یا سیاسی آنان.
باید اهتمام بسیاری در تصحیح روش برداشت از دین و آموزههای دینی داشت. برخی نصوص قرآن و روایات راهگشاست ولی در برخی موارد از روش عقلی و استدلال برهانی باید استفاده کرد. برای مقابله با افراطگرایی در شیعه باید چه اندیشههایی را ترویج و از رواج چه باورهایی جلوگیری کرد؟
به نظر میرسد اگر مباحث و موضوعات اعتقادی قرآن کریم و رهنمودهای اهلبیت عصمت و طهارت مدنظر قرار داده شود و برای معرفی آموزههای دینی از انواع روشهای تبلیغی بهدرستی استفاده شود، میتوان اندیشههای سالم و بیخطر را ترویج داد و با نشر همین اندیشههای معتدل، از باورهای افراطی جلوگیری کرد. باید اهتمام بسیاری در تصحیح روش برداشت از دین و آموزههای دینی داشت. برخی نصوص قرآن و روایات راهگشاست ولی در برخی موارد از روش عقلی و استدلال برهانی باید استفاده کرد. همچنین در برخی موارد باید از روشهای ترکیبی عقلی و نقلی و یا حتی روش تجربی بهره گرفت. بنابراین تنوع روشها در فهم و معرفت صحیح دادههای اعتقادی و کلامی مهم است بدون آنکه نسبت به برخی از روشها تعند و مخالفت به خرج داده شود و یا احیاناً از سر قصور و تقصیر، روش مرتبط با موضوعات فکری و اعتقادی بهدرستی تشخیص داده نشود. آنچه در برخی از جریانات معاصر مانند شیخیه، قادیانیه و انحرافات ارتدادی فرقه بابیه و بهائیه مشاهده میشود، این است که اینها از ابزار معرفتی صحیح برای شناخت اسلام اصیل بهدرستی بهره نگرفتهاند.
راهکار شما برای تقویت ارزشهای اصیل شیعی و پالایش جامعه شیعی از تفکرات افراطی چیست؟
اولاً باید موارد افراطگرایی در هر عصر و زمانه را شناسایی کرده و آنها را دستهبندی نمود؛ مثلاً در زمان انقلاب اسلامی و برای پرهیز از افراطگرایی در مواجهه با رقبای مذهبی مثل اهلسنت، هفته وحدت و موضوع تقریب مذاهب اسلامی بهعنوان یک تئوری مطرح شد. تقریب مذاهب اسلامی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با دامنه وسیعتر مطرح گردید. حال اگر کسی به این رویکرد توجه نکند و به جای هفته وحدت با طبل افتراق و جدایی، هفته برائت را مطرح کند، باعث افراطگرایی خواهد شد. همچنین در نظام جمهوری اسلامی و با پیشنهاد حضرت امام(ره)، جمعه آخر ماه رمضان هر سال، روز قدس اعلام شد ولی افراطیهای داخل شیعه آن روز را به نام نصرت عسکریین مطرح کردهاند! اگر آنها ارزش حمایت از مسلمانان و برائت و بیزاری از صهیونیستها را بهدرستی درک میکردند، در مقابل روز قدس، موضوعات دیگر را مطرح نمیکردند.
در مورد راهکار باید گفت که یکی از آنها، ایمنسازی جامعه با ارائه مباحث کلی و موردنیاز در برنامههای فرهنگی و خبری نظام جمهوری اسلامی مثل رادیو، تلویزیون و فضاهای مجازی است که میتوان از ظرفیتهای موجود که در اندیشمندان و اساتید مختلف وجود دارد، استفاده کرد.
راهکار دوم برگزاری جلسات نقد و کرسیهای آزاداندیشی است. بهعبارتدیگر میتوان گفت که افراطگرایان دارای اندیشهها و عملکردهایی هستند که باید در جلسات علمی مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد و آسیبشناسی شود.
دیگر اینکه باید مطالب ناب و اصیل اسلامی و شیعی ارائه شود. اگر مجموعه آموزههای اصیل شیعه بهدرستی بیان شود، از حرکت جامعه به سمت افراطگرایی جلوگیری میکند. بهعبارتدیگر گاهی این جریانات افراطگرا از غفلت و ندانمکاری عدهای سوءاستفاده میکنند لذا آگاهی بخشی در این رابطه بسیار مهم است. راهکار بعدی اینکه باید ادله شعارهای افراطیگریان را بهدرستی واکاوی نمود و بعد هم بهتناسب، پاسخهای مربوطه ارائه و اطلاعرسانی شود. بهعبارتدیگر برخی از این افراطگرایان کتابهایی مینویسند و نشریاتی را منتشر میکنند و در آن برای آموزههای افراطی خود استدلال میکنند. جامعه علمی باید بهدرستی آنها را شناخته و بعد پاسخهای مناسب برای آنها آماده کند. راهکار بعدی موضعگیری بهجا و بهموقع خواص است. خواص جامعه باید در رابطه با جریانات افراطگرا بهموقع موضعگیری کنند و سکوت نکنند تا با سکوت آنها، افراطگرایان برای انجام کار خود تشویق شوند. راهکار ششم هم عدم طرد این افراد در مراحل اولیه برخورد و تلاش برای بازگرداندن افراد فریبخورده است. بهعبارتدیگر باید بهقصد اصلاح به جریانهای افراطگرا و کسانی که جذب جریانهای افراطگرا میشوند، نزدیک شد. مثل روندی که طی اتفاقاتی که در چند ماه اخیر در تربتحیدریه افتاد، پیگیری شد. عدهای حدوداً 150-100 نفر بر اساس یک جریان انحرافی در سطح شهر راهپیمایی کردند و بعدها که با اکثر آنها صحبت شد، فهمیدند که فریبخوردهاند. درواقع در وهله اول باید آگاهی صحیح را به اینها ارائه داد. راهکار بعدی شناخت مکانهای آسیبدیده و پاسخگویی مستقیم و غیرمستقیم در آن مناطق است. مسئله افراطگرایی فقط در یک شهر خلاصه نمیشود و باید مناطقی را شناسایی کرد که بیشتر گرفتار این جریانات میشوند. درواقع یکسری از مناطق هستند که بهراحتی فریب افراطگرایان را میخورند؛ باید آن مناطق کاملاً شناخته شود و وقتی شناخته شد، نسبت به آسیبهایی که وارد میشود بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، شبهات و مسائل را برطرف کرد. کار بعدی این است که باید ریشه جریان افراطیگرایی در دستگاههای اطلاعاتی کشورهای مختلف تعقیب شوند. تجربه عملی در این 200 سال گذشته نشان داده است که هرجایی که جریان افراطی-گرایی شکلگرفته و رشد کرده است، سیاستهای خارجی و یا کشورهای استعماری بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم دخالت داشتهاند. اگر این جریانها بهدرستی شناسایی شوند و مستندات قابل قبولی برای ارتباط جریانهای افراطگرا با کشورهای استعمارگر ارائه شود، کمک میکند که با توطئههایی که از طریق این افراطگرایان صورت میگیرد، مقابله شود.
نکته دیگر این است که برخی از جریانهای افراطگرا شاید از جهل، غفلت و ناآگاهی دینی و فرهنگی دست به کارهای افراطی زنند. در برخورد با آنها نباید ناآگاهی آنها را مرتبط با مباحث سیاسی دانست. بهعبارتدیگر نباید افراطگراییها در حیطه مباحث اعتقادی و کلامی را فوراً به یک جریان سیاسی وصل کرد و آنها را در مقابل نظام قرار داد. شاید آنها اصل نظام را پذیرفته باشند ولی مشکلات اعتقادی داشته باشند و باید آن مشکلات اعتقادی را برطرف کرد. راهکار بعدی این است که در مقابله با اینها، گاهی اوقات نباید برخورد مستقیم انجام داد. بهعبارتدیگر در غیر از موارد خاص، عدم برخورد مستقیم و عدم حساسیت نسبت به برخی جریانات باعث میشود که اینها رشد نکنند. البته موارد خاصی هست که شواهدی وجود دارد که از پشتوانهای سیاسی یا استعماری برخوردار هستند که در این موارد باید محکم در جلوی آنها ایستاد. اما جریاناتی هم هستند که تعمد و غرضورزی ندارند و میتوان با تبلیغات درست، انحرافات را رفع کرد. راهکار دیگر شناسایی شیوههای جذب افراطگرایان است که کمک شایانی به مقابله با افراطگرایی میکند.
ضرورت بعدی جلوگیری از پخش مطالبی است که موجب تفرقه میشوند. باید توجه داشت از پخش برخی از آموزههای شیعی که موجب تفرقه در امت اسلامی میشود، جلوگیری شود تا در مقابل آن، عدهای به افراطیگری وادار نشوند. راهکار بعدی رویکرد به نقدهای جامع در مورد جریانها و فرقههای مختلف است.
کار بعدی که باید انجام شود روشنگری نسبت به برخی از مسائل مورد استناد و عمل افراطگرایان از طریق بیان درست آیات و روایات و حتی فتاوای فقهاست؛ برای مثال به تعبیر استفتائی که از حضرت امام(ره) شد و دیگر مراجع هم شبیه به آن را گفتهاند، قمهزنی امروز بهعنوان وهن مذهب تلقی میشود. بنابراین باید از طریق استدلال درست با آیات و روایات در رابطه با مسئله قمهزنی و خطراتی که برای جامعه شیعی دارد، روشنگری کرد.
راهکار پانزدهم این است که باید مباحث معرفتی را در حوزههای علمیه قم و شهرستانها بیشتر ترویج داد و بهتر بیان کرد. البته چون افراطگرایی هم از نظر زمینهها و هم از نظر زمانها و هم از نظر مناطق و مکانها، گوناگون است، بهتناسب این موارد باید راهکار نشان داد. بهعنوانمثال اگر در جامعهای به دلیل فقر و نداری، یک جریان افراطگرا رشد پیدا کرد، در اینجا معالجه با رفع فقر است. یعنی آن جریان افراطگرا از بستر فقر و تنگدستی مردم استفاده میکند و امکاناتی را در اختیار آنها میگذارد و آنها را به سوی ادعاهای خودش دعوت میکند.
افراطگرایان عملکرد و اندیشههایی دارند که باید در جلسات علمی آنها را شناخت و تحلیل آسیبشناختی کرد. جامعه علمی باید بهدرستی نظرات و استدلالهای افراطگرایان را بشناسد و پاسخهای مناسب برای آنها آماده کند.چگونه میتوان از توطئههای دشمنان نظام شیعی در ترویج افراطگرایی ممانعت کرد؟
مرحوم آیتالله شیخ مهدی آصفی یک مصاحبهای داشتند که در مجله اخبار شیعیان منتشر شد و راههای برونرفت از چالشهایی که در میان شیعیان وجود دارد را بیان کردند؛ اولین مورد عبارت است از پشتیبانی اقتصادی مناطق فقیر و نیز پشتیبانی اقتصادی از شیعیان عراق و افغانستان. دوم پشتیبانی و جهتدهی به حرکت پیوستن به مکتب اهلبیت(ع). سوم اینکه در مورد جریاناتی مثل علویان ترکیه که حداقل چند صد سال زیر ظلم حکومت عثمانی بودند و برخی از کارهای افراطی را انجام میدهند، باید رعایت حال آنها را کرد و شرایط قدیم و فعلی آنها را درک نمود و از طریق آگاهیبخشی، به آنها کمک کرد. راهکار چهارم ایشان تلاش در جهت پیراستن جامعه اسلامی از تندروی و تعصب مذهبی است. رقبای متعصبی مثل طالبان، القاعده، جریان داعش و سپاه صحابه در پاکستان برای ایران وجود دارد و باید کاری کرد که این جریانات، حتی در آنجا هم مطرح نباشند. نکته بعدی آیتالله شیخ مهدی آصفی این بود که شیعیان در مواجهه با جریانات افراطی، خود به یکسری از مسائل افراطی دچار نشوند. راهکار بعدی برگزاری همایشها و نشستهای مشترک میان دانشمندان مسلمان اعم از شیعه و سنی برای دست یافتن به حد مورد قبولی از تفاهم است. اقدام بعدی میتواند درمان اختلافات سیاسی و فکری درونی شیعه باشد. متأسفانه اختلافاتی در میان مبارزان افغانی یا مبارزان و مجاهدان عراقی و ... وجود دارد که باید حل شود. راهکار هشتم ایشان مقاومت در برابر تهاجم فرهنگی غرب با مجهز ساختن اقشار مختلف جامعه به تقوا از طریق ایجاد رابطه تنگاتنگ بین مساجد و کانونهای فرهنگی و نیز خانوادهها بود. فعال کردن شبکه علما و مبلغان در جهان اسلام نیز میتواند اقدام بعدی باشد. همچنین حمایت از حوزههای علمیه و توسعه آنها در مناطق مختلف جهان، پیشنهاد بعدی ایشان است. مورد آخر هم که مورد اشاره قرار گرفته بود فعال کردن و آمادهسازی افکار عمومی جهان اسلام برای محکوم کردن و ابراز تنفر از مواضع مستکبران و دشمنان قسمخورده اسلام و شیعه، مثل صهیونیسم بود.
نهادهای دینی بهویژه روحانیت و حوزه علمیه چه جایگاهی در توجه به اصول اصلی و پالایش نظام معرفتی شیعه دارند و چطور میتوانند اثرگذار باشند؟
اینها موظف هستند که اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) را به دیگران رسانده و از طرف دیگر بر اساس نیازهای جامعه دینی به تولید اندیشههای موردنیاز پردازند. بهعبارتدیگر آن معرفت دینی باید توسط حوزویان گسترش یابد تا جلوی برخی از این افراطیگریها گرفته شود. البته ناگفته نماند که همه مسئولیتها بر عهده حوزهها نیست چون حوزهها امکانات محدودی دارند و بهتناسب امکانات، رسالتی دارند که باید انجام دهند. شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای را در سال 1387 داشت که در سال 1388 ابلاغ شد و در سال 1389 به بیش از 15-10 نهاد کشور توصیه شد. اگر آن مصوبه که مضمون آن راهکارهای جلوگیری از جریانات افراطی بود، عملی میشد، از بروز بسیاری از جریانات افراطی جلوگیری میشد و وضعیت بهتر از حال حاضر بود. متأسفانه نهادهای مرتبط همکاری جدی نداشتند و یا وظایف خود را 100 درصد انجام ندادند. در آن مصوبه، انواع راهکارها بیان شده است و مشخص شده است نهادهایی مانند حوزه علمیه چه کارهایی باید انجام دهند.
افراطگرایان مثل تندبادی هستند که در یک مقطع زمانی میآیند و میروند. افراطیگری، ماندگار نیست. اگر جریانات افراطی را از صدر اسلام تا کنون ملاحظه کنید، بیشترشان بهسرعت در جامعه حذف شده و از بین رفتهاند. در صورت ادامه روال فعلی، چشمانداز وضعیت افراطگرایی در میان شیعیان را برای یک بازه زمانی 10ساله چطور ارزیابی میکنید؟
افراطگرایان مثل تندبادی هستند که در یک مقطع زمانی میآیند و میروند. اصلاً افراطیگری، ماندگاری ندارد لذا اگر جریانات افراطی را از صدر اسلام تا کنون ملاحظه کنید، اکثریت مطلق افراطگرایان بهسرعت در جامعه حذف شده و از بین رفتهاند. در فرقهشناسی میگویند اینها فرق بائده هستند یعنی فرقهای که از بین رفته، ولی یک زمانی ظهور و بروز داشته است. یک دلیل ماندگار نشدن جریانات افراطی در سالهای گذشته در کشور این بود که آن معرفت صحیح از طریق ولیفقیه گرفته شد. بنابراین اگر از سیاستها و رهنمودهای ولیفقیه حمایت شود، این مسئله کمک میکند که هم انحرافات شناخته شود و هم موضعگیری درست در مقابل این جریانات افراط وجود داشته باشد. باید ابزار افراطگرایان را شناسایی و بهتناسب ابزار آنها به جنگ با آنها رفت. به نظر میرسد هرکدام از این جریانات افراطی، عمری حدود 10 ساله دارند که با راهکارهای ارائهشده، میتوان جلوی بسط آنها را گرفت. مهم این است که جریانهای پشت پرده مربوط به افراطیگری را دانست ولی مقابله با هر جریان افراطگرایی، راهکار خود را دارد.
خلاصه راهکارها:
1- افراد نباید فهم خود را از شیعه، یگانه فهم درست از شیعه دانسته و همیشه درصدی از خطا را برای فهم خود قائل شوند.
2-باید از رشد جریاناتی که از روشهای ظاهری برای فهم آیات و روایات استفاده میکنند، جلوگیری نمود چون اینگونه جریانات مستعد افراطگرایی هستند.
3- باید در جهت تصحیح روشهای فهم آیات و روایات، اهتمام نمود و انواع روشهای عقلی، نقلی و تجربی را بهصورت جامع ترویج و تقویت نمود و از تضعیف جایگاه همه آنها جلوگیری نمود.
4-انواع افراطگرایی در شیعه که امروزه رایج است، باید دستهبندی و احصاء شود و برای بررسی به مراکز مختلف ارائه شود.
5-باید جامعه به کمک رسانه ملی نسبت به اندیشههای افراطی ایمنسازی شود.
6-جلسات نقد و کرسیهای آزاداندیشی در مورد اندیشهها و رفتارهای افراطی برگزار شود.
7-ادله افراطگرایان قبل از اینکه در جامعه منتشر شود، واکاوی شده و پاسخ شبهات آنها تهیه و به جامعه اطلاعرسانی شود.
8-خواص باید بهموقع و بهجا در مورد رفتار و اندیشههای افراطی موضعگیری کنند تا افراطگرایان از سکوت آنها سوءاستفاده نکنند.
9-در مراحل اولیه برخورد با پیروان جریانهای افراطی باید رویکرد هدایتی داشت و آنها را متوجه اشتباه خود کرد.
10-مناطقی از کشور که به دلیل فرهنگ مردم آن، بیشتر مستعد فریب خوردن از جریانات افراطگرا هستند، شناسایی شود و شبهات آنها بهموقع پاسخ داده شود.
11- ریشههای جریانهای افراطگرا باید در دستگاههای اطلاعاتی کشورهای دیگر تعقیب شود و با آنها برخورد شود.
12-در برخورد با جریانهای افراطگرا نباید بلافاصله به آنها برچسب ضدیت با نظام زد و بیشتر باید شبهات آنها را حل نمود.
13-از پخش عمومی برخی از اعتقادات شیعه که موجب تحریک و ناراحتی مذاهب دیگر میشود، باید جلوگیری نمود.
14-باید به کمک ترویج فتاوای مراجع نسبت به جلوگیری از برخی از رفتارهای افراطی مانند قمهزنی، اقدام نمود.
15-دلایلی جانبی مانند فقر که موجب سوءاستفاده جریانات افراطی برای جذب مردم یک منطقه میشود، باید واکاوی شده و از طریق مبارزه با فقر یا هر عامل دیگر مربوط به منطقه موردنظر، با رشد افراطگرایی مقابله کرد.
16-از شیعیان عراق و افغانستان و سایر کشورهای جهان، پشتیبانی اقتصادی شود.
17-اختلافات موجود میان گروههای شیعی موجود در جهان مانند مبارزان شیعی افغانستان، حلوفصل شود.
18-مصوبه سال 1387 شورای عالی انقلاب فرهنگی که برای مبارزه با جریانهای افراطی بود، به جریان افتاده و اجرا شود.
19-متناسب با هر جریان افراطگرا، باید راهکارهای مقابله و استدلالهای مربوط به آنها تهیه شود.