2) اهدافی كه يك كشور در تأمين و حفظ آن میكوشد.
3) اهدافی كه فراتر از منافع ملی يك دولت و اصالتی فراتر از مرزهای كشور است. «2»
به نظر میرسد اگر ما هدف را «حفظ و تأمين خواستهها و تقاضای ارزشهايی كه يك حكومت آنها را ندارد و به دنبال آنها است» تعريف كنيم، میتوان اهداف سياست اسلامی را موارد زير دانست:
1) رسيدن به سعادت
كه همانا تكامل نفس انسان و نزديكی به درگاه الهی است و اين از آشكارترين صورتهای تفاوت سياست اسلامی با سياست غير اسلامی است؛
زيرا همه ی نظامهای سياسی، به رغم تفاوتهايی كه دارند، به دنبال تأمين مصالح اجتماعی خود در دنيا هستند؛ امّا آنچه كه سياست اسلامی را از ساير نظامها جدا میكند، وجه توجه به عنصر سعادت (هدايتگری) است. در نظامهای غير اسلامی، سعادت مختصر در لذت دنيوی است كه با تأمين آزادیهای دنيوی، رفاه و امنيت زندگی به دست می آيد و در ورای آن، سعادت و لذت ديگری قابل شناسايی نيست. امّا در سياست اسلامی، برای انسان سعادتی جاودانهتر و برتر از سطح زندگی مادی متصور شده است. «3» در انديشهی سياسی اسلام، سعادت «غايت مطلوبی است كه همهی انسانها مشتاقانه خواهان آنند و باتلاش به سوی آن حركت میكنند»؛ زيرا سعادت، كمال و برترين خيرات است و همهی انسانها ذاتا خيرخواه و كمال طلبند و فطرت كمالطلبی، آنها را به سوی سعادت میكشاند. «4»
از مهمترين عناصری كه در رسيدن به سعادت نقش بسزايی دارد، میتوان به عنصر دين، حكومت و سياست اشاره كرد و در ارتباط با دين، نكتهی حايز اهميت اين است كه غايت دين و شريعت و هدف از تشريع آن برای انسانها، رسيدن به سعادت است. «5» حكومت و سياست نيز نقش زيادی در دستيابی به سعادت دارند.
2) بسط عدالت
ارزش و اهميت عدالت كه در پيش گفته شد، حاكی از اين است كه عدالت يكی از آرمانهای خاص حكومت اسلامی است كه از اسلامی بودن دولت برمیخيزد و حكومت به اقتضای اسلامی بودن خويش، به دنبال آن است. امام علی (ع) حكومت منهای عدالت را چندان پست و بیارزش میشمارد كه آن را مصداق دنيا دانسته و از ترشحات عطسهی بز مادهای كم بهاتر میداند. «6» جلوه های روشن اين عدالت، در توزيع عادلانه و اقامه ی حدود و حمايت از مظلومان آشكار میشود كه شواهد آن در كلمات حضرت بسيار ديده میشود. «7»
3) ايجاد بستری مناسب برای رشد و تعالی معنوی افراد
يكی ديگر از اهداف سياست اسلامی، گسترش امور معنوی در جامعهی اسلامی است. امام علی (ع) میفرمايند هر سياستی كه به آبادانی و بهبود معيشت دنيوی بينجامد، ولی به ارزشهای معنوی صدمه وارد كند، خسارتهای دنيوی فراوانی بر جای میگذارد و زندگی اجتماعی را نيز با بحرانهای جديد روبه رو میكند:
«لا يترك الناس شيئا آن امر دينهم لاستصلاح دنياهم الّا فتح اللّه عليهم ما هو اضرّ منه»«8»
مردم به جهت دستيابی به برخی منابع مادی و دنيايی بعضی واجبات دينی را كنار نمیگذارند مگر اينكه بر اثر اين كار خداوند در همان منافع مادی مسائلی بر ايشان پيش می آورد كه ضررش بيشتر است.
4) اصلاح روابط اجتماعی
از مهمترين گونههای روابط اجتماعی، میتوان به رابطهی دولت با مردم و رابطهی مردم با مردم اشاره كرد كه شاخصه ای اصلاح آن روابط عبارتند از:
الف) احقاق حق مردم
ب) جلوگيری از ظلم و تعدی
ج) ايجاد امنيت سياسی- اجتماعی، اقتصادی، تأمين آزادیهای مشروع در جامعه و تعليم و تربيت
سياست اسلامی با فراهم آوردن اين موارد، میتواند به اصلاح روابط اجتماعی بپردازد.
5) برداشتن بارهای گران و زنجيرهای اسارت حكام جور و ايجاد حكومت فاضله
6) اصلاح و ترميم ويرانی های باقيمانده از حكومتهای جور «9»
7) تعليم قرآن و سنت رسول خدا (ص)
تبيين حلال و حرام و حدود اسلام و در نهايت، بيان آنچه كه برای رعيّت مفيد و يا مضرّ است و اعزام معلمان جهت تعليم مسائل دين و ترغيب مردم برای فهم احكام خدا و توجه آنان به دين. «10»
8) ايجاد جو صلح و صفا در ميان مردم و تأمين زندگی مسالمت آميز «11»
9) فراهم نمودن وسايل رفاهی
انسان مذهبی، نياز به سطحی از زندگی دارد كه همهی نيازهای وی برآورده شود. در اين راستا میكوشد تا وسايل رفاه و آسايش را برای خود و خانوادهاش فراهم كند. امام رضا (ع) میفرمايد:
كسی كه از امكانات كافی برخوردار است، واجب است به زندگی خانواده اش وسعت بخشد. «12»
همچنين از امام سجاد (ع) نقل شده است:
پسنديده ترين شما نزد خداوند كسی است كه به خانواده اش بهتر و بيشتر برسد.
يكی از اين وسايل رفاهی، مسئلهی مسكن است. مسكن مناسب از ضروريات زندگی است و ساخت مسكن از نظر اسلام بايد به گونهای باشد كه سعادت و آسايش را برای همه فراهم سازد. در اين ارتباط امام صادق (ع) میفرمايد:
منزل وسيع و مناسب سبب آسايش و راحتی انسان است. «13»
10) امنيت
امنيت نعمتی گرانمايه و ارزشمند است كه بدون آن، انسان نمیتواند به زندگی سالم دست يابد و از مواهب و امكانات بهرهمند شود. امام صادق (ع) در اين رابطه میفرمايد:
«امنيت از اموری است كه بدون آن انسان نمیتواند از زندگی لذت ببرد». «14»
در تعاليم اسلامی، امنيت اهميت ويژهای دارد؛ به گونه ای كه از عوامل رشد و رستگاری و از اهداف مهم حكومت اسلامی است. امام حسين (ع) در اين رابطه میفرمايد:
خدايا، تو میدانی كه قصد ما رقابت برای دست يافتن به قدرت يا زيادتخواهی مال دنيا نبود، بلكه برای آن بود كه با قدرت، دست به اصلاح سرزمينها زنيم تا بندگان ستمديده ات ايمن شوند. «15»
هرگاه در جامعه امنيت كافی حكمفرما نباشد، غارتگران و زورمندان به اموال ديگران دستبرد میزنند. قانونشكنی و تجاوز به حقوق مردمان رواج میيابد و جان انسانها در معرض خطر می افتد و به اين ترتيب اركان نظام اجتماعی فرو میپاشد.
11) نظافت و بهداشت
از آنجا كه ساختار دين اسلام بر اساس نظافت و بهداشت بنا شده است، پس بايد جامعهی اسلامی از سطح مطلوب نظافت و بهداشت برخوردار شود. يكی از اهداف حكومت اسلامی، فراهم نمودن نظافت و بهداشت و ريشهكن كردن بيماریها از طريق رعايت بهداشت و دارو و درمان میباشد. از پيامبر اكرم (ص) نقل است كه فرموده اند:
«هر فردی و هرجامعه ای كه به سطح مناسبی از سلامت و ريشه كنی بيماریها دست يابد، گويی به همهی مطلوبات و اهداف خود رسيده و دنيا را از آن خود ساخته است» «16»
12) اشتغال به كار
يكی ديگر از اهداف حكومت اسلامی، مسئلهی كار و تلاش است. خداوند انسان را مأمور آبادانی زمين قرار داده است و طبعا اين مأمورت مستلزم در اختيار قرار دادن امكانات و ابزارهای لازم برای عمران و آبادنی زمين است.
بنابراين سياست اسلامی بايد برای مردم مشكل كار و اشتغال را حل نمايد؛ زيرا كار شيوهای مناسب برای تأمين سلامت در زندگی فردی و اجتماعی است.
13) فراهم نمودن زمينه ی تعليم و تربيت
يكی ديگر از اهداف سياست اسلامی، مسئلهی علم و دانش است. نبودن آگاهیها و رشد علمی از سرعت كارهای جامعه كاسته و سبب میشود جامعه با زمان و نيازهای آن نتواند همگام شود. از پيامبر اكرم (ص) نقل شده است كه فرموده اند:
آن كه بدون علم به عمل برخيزد، بيش از آن كه اصلاح كند، سبب تباهی میشود. «17»
14) آزادی و مشاركت مردمی
يكی ديگر از اهداف سياست اسلامی مسئلهی آزادی است. يعنی مردمان در جامعه آزادی بيان، گفتار و انديشه داشته باشند تا از اين طريق، جامعه به رشد فكری مناسب برسد. از طرفی، حكومت اسلامی بايد زمينهی مشاركت افراد را در جامعه فرام نمايد تا زمينهی رشد فكری، معنوی و مادی مردم در جامعه آماده شود. امام خمينی (ره) در اين زمينه میفرمايند:
بدون پشتيبانی مردم نمیشود كاركرد و پشتيبانی هم به اين نيست كه مردم اللّه اكبر بگويند ... پشتيبانی اين است كه همكاری كنند. «18»
جمع بندی
همانطور كه گفتيم، منظور از «هدف» حفظ و تأمين خواستهها و تقاضای ارزشهای حكومت است كه آنرا نداشته و به دنبال آن است. بنابراين، اهداف سياست اسلامی عبارتند از:
1) رسيدن به سعادت
2) بسط عدالت
3) ايجاد بستری مناسب برای رشد و تعالی معنوی افراد
4) اصلاح روابط اجتماعی
5) برداشتن بارهای گران و زنجيرهای اسارت حكام جور و ايجاد حكومت فاضله
6) اصلاح و ترميم ويرانیهای باقيمانده از حكومتهای جور
7) تعليم قرآن و سنت رسول خدا (ص)
8) ايجاد جو صلح و صفا ميان مردم و تأمين زندگی مسالمتآميز
9) فراهم نمودن وسايل رفاهی
10) ايجاد امنيت
11) نظافت و بهداشت
12) اشتغال و كار
13) فراهم نمودن زمينهی تعليم و تربيت
14) آزادی و مشاركت مردمی
پی نوشت ها
(1). ايزدی، بيژن، درآمدی بر سياست خارجی جمهوری سياست، ص 42.
(2). محمدی، منوچهر، اصول سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران، تهران، بیتا، ص 20.
(3). اخلاق در قرآن، ص 99- 97، به نقل از نظام سياسی اسلام، ص 21.
(4). فارابی، ابو نصر، السياسه المدنيه، ص 78، به نقل از محسن مهاجرنيا، دولت در انديشه سياسی فارابی، ص 60.
(5). همان، ص 65.
(6). نهج البلاغه، خطبه 3.
(7). نهج البلاغه، نامه 4.
(8). نهج البلاغه، حكمت 106.
(9). نهج البلاغه، خطبه 131.
(10). طاهری، حبيب اللّه، تحقيقی پيرامون ولايت فقيه، پيشين، ص 325- 327.
(11). همان، ص 326.
(12). حكيمی، محمد، معيارهای اقتصادی در تعاليم رضوی، مشهد؛ آستان قدس رضوی ص 212.
(13). همان، ص 203.
(14). الحياه، 6/ 141.
(15). همان، 4/ 274.
(16). همان، 4/ 272.
(17). همان، صفحهی 1/ 198- 199.
(18). امام خمينی (ره) صحيفه نور، ج 9، ص 167.