أُوصِيكُمَا بِتَقْوَی اللهِ، وَأنْ لاَ تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَإِنْ بَغَتْكُمَا وَلاَ تَأْسَفَا عَلَی شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَعَنْكُمَا، وَقُولاَ بِالْحَقِّ، وَاعْمَلاَ لِلاََْجْرِ، وَكُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً، وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
أُوصِيكُمَا، وَجَمِيعَ وَلَدِي وَأَهْلِي وَمَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي، بِتَقْوَی
اللهِ، وَنَظْمِ أَمْرِكُمْ، وَصَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ـ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ [وَآلِهِج وَسَلَّمَ ـ يَقُولُ: «صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِالصِّيَامِ».
اللهَ اللهَ فِي الاََْيْتَامِ، فَلاَ تُغِبُّواأَفْوَاهَهُمْ، وَلاَ يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ.
وَاللهَ اللهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ، مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّی ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ
وَاللهَ اللهَ فِي الْقُرْآنِ، لاَ يَسْبِقْكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ. وَاللهَ اللهَ فِي الصَّلاَةِ، فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ.
وَاللهَ اللهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ، لاَ تُخْلُوهُ مَا بَقِيتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا
وَاللهَ اللهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَأَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ. وَعَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَالتَّبَاذُلِ وَإِيَّاكُمْ وَالتَّدَابُرَ وَالتَّقَاطُعَ. لاَ تَتْرُكُوا الاََْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّی عَلَيْكُمْ أَشْرَارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَكُمْ. ثمّ قال: يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، لاَ أُلْفِيَنَّكُمْتَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَخَوْضاً، تَقُولُونَ: قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ. أَلاَ لاَ تَقْتُلُنَّ بِي إِلاَّ قَاتِلِي. انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ، فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ، وَلاَ يُمَثَّلُ بِالرَّجُلِ، فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلی الله عليه وآله يَقُولُ: «إِيَّاكُمْ وَالْمُثْلَةَوَلَوْ بَالْكَلْبِالْعَقُورِ
ترجمه
از وصايای امام عليه السلام به حسن و حسين عليه السلام هنگامی كه(ابن ملجم)لعنه الله آنحضرت را ضربت زد. [1]
شما را به تقوا و پرهيز كاری و ترس از خداوند سفارش میكنم،در پی دنيا پرستی نباشيد گر چه به سراغ شما آيد.بر آنچه از دنيا از دست میدهيد تاسف مخوريد!
سخن حق بگوئيد و برای اجر و پاداش(الهی)كار كنيد.
دشمن سر سخت ظالم،و ياور و همكار مظلوم باشيد!
من شما و تمام فرزندان و خاندانم و كسانی را كه اين وصيت نامه ام به آنهامی رسد به تقوا و ترس از خداوند،نظم امور خود،و اصلاح ذات البين،سفارش میكنم!زيرا كه من از جد شما-صلی الله عليه و اله-شنيدم می فرمود:
«اصلاح بين مردم از نماز و روزه برتر است».
خدا را!خدا را!در مورد«يتيمان»،نكند آنها گاهی سير و گاهی گرسنه بمانند،نكند آنها در حضور شما در اثر عدم رسيدگی از بين بروند! خدا را خدا را!كه در مورد«همسايگان»خود خوشرفتاری كنيد،چرا كه آنان مورد توصيه و سفارش پيامبر شما هستند.وی همواره نسبت به همسايگان سفارش ميفرمود تا آنجا كه ما گمان برديم بزودی سهميه ای از ارث بر ايشان قرار خواهد داد!
خدا را خدا را!در توجه به«قرآن»،نكند ديگران در عمل به آن از شماپيشی گيرند.
خدا را خدا را!در مورد«نماز»چرا كه ستون دين شما است.
خدا را خدا را!در مورد«خانه پروردگارتان»،تا آن هنگام كه هستيد آنرا خالی نگذاريد كه اگر خالی گذارده شود مهلت داده نمی شويد(و بلای الهی شما را فروخواهد گرفت).
خدا را خدا را!در مورد«جهاد»با اموال،جانها و زبانهای خويش در راه خدا(كه بايد همه اينها را در اين راه بكار گيريد)و بر شما لازم است پيوندهای دوستی و محبت را محكم داريد و بذل و بخشش را فراموش نكنيد،واز پشت كردن بهم و قطع رابطه بر حذر باشيد.
«امر بمعروف و نهی از منكر»را ترك نكنيد كه اشرار بر شما مسلط ميشوند سپس هر چه دعا كنيد مستجاب نمیگردد!.
سپس فرمود:
ای نوادگان«عبد المطلب»نكند شما بعد از شهادت من،دست خود رااز آستين بيرون آورده و در خون مسلمانان فرو بريد و بگوئيد امير مؤمنان كشته شد(و اين بهانه ای برای خون ريزی شود).
آگاه باشيد بخاطر من تنها قاتلم را بايد بكشيد.
بنگريد!هر گاه من از اين ضربت جهان را بدرود گفتم او را تنها يك ضربت بزنيد،تا ضربتی در برابر ضربتی باشد،اين مرد را مثله نكنيد(گوش و بينیو اعضاء او را نبريد)كه من از رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم شنيدم می فرمود:
«از مثله كردن بپرهيزيد گر چه نسبت به سگ گزنده باشد»
توضيحات
[1]اين وصيت را عده زيادی از محدثان و مورخانی كه قبل از مرحوم سيد رضی،و بعد از او میزيسته اند باسند نقل كرده اند كه ما به برخی از آنها اشاره میكنيم:
1-ابو محنف لوط ابن يحيی نقل میكند:
هنگامی كه امام(ع)ضربت خورد،پزشكان كوفه گرد آمدند،در بين آناناز همه ماهرتر«اثير ابن عمرو»بود كه جراحات را معالجه میكرد...او هنگاميكه زخم را مشاهده كرد يك شش گوسفند گرم را خواست،رگی از آن بيرون آورده در محل ضربت قرار داد آنگاه كه بيرون آورد گفت يا علی وصيتهای خود را بنما زيرا اين ضربت به مغز رسيده و معالجه مؤثر نميافتد در اينجا امام كاغذ و دواتی خواست و وصيت بالا را نمود البته اصل وصيت بيشتر از آن است كه مرحوم سيدرضی ره در اينجا آورده.
2-ابو حاتم سجستانی در كتابش المعمرون و الوصايا ص149 با سند اين وصيت را آورده.
3-ابو جعفر طبری در تاريخ خود ج6 ص 85 در حوادث سال 40 آن را نقلكرده است.
4-ابو القاسم عبد الرحمن ابن اسحق الزجاجی در كتاب امالی ص 112 آغازاين وصيت را با وصيتی كه امام عليه السلام به«محمد ابن حنفيه»نموده آورده است.
5-محمد ابن يعقوب كلينی در كتاب كافی ج7 ص 51 عين آنچه سيد رضی آورده نقل نموده است.
6-ابو الحسن مسعودی در كتاب مروج الذهب ج 2 ص 425 بخشی از آنراذكر كرده.
7-ابن شعبة در كتاب تحف العقول ص197 تحت عنوان وصيت امام بفرزندش حسن(ع)، هنگام وفات،قسمتی از آن را آورده.
8-مرحوم صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه ج 4 ص 141 اين وصيترا مبسوطتر از آنچه در نهج البلاغه است آورده.
بعد از شريف رضی هم اين وصيت را عده زيادی نقل كرده اند.
(مصادر نهج البلاغه ج3 ص379-380)