امام خمينی - قدّس سرّه - كه در آن زمان، عملاً در جايگاه ولايت فقيه واقع شده بود و اكثريت قاطع مردم، رهبریِ او را پذيرفته بودند، انتخاب نوع حكومت را بر عهده مردم گذارد و «جمهوری اسلامی» را به عنوان پيشنهاد مطرح ساخت. در تاريخ 11/1/1358 همهپرسی به عمل آمد و اكثريت قاطع مردم(32/98%) به «جمهوری اسلامی» رأی مثبت دادند.
بعد از آن، تهيه قانوناساسی، يك ضرورت محسوب میشد و تدوين آن، نياز به كارشناسانی داشت كه در مسائل قانونی و اسلامی متخصص باشند. انتخاب آنان نيز بر عهده مردم گذاشته شد. در تاريخ 12/5/58 مردم در يك انتخابات عمومی شركت كردند و با اكثريت آرا 72 نفر از قانوندانان و اسلامشناسان را بدين منظور برگزيدند. مجلس خبرگان قانوناساسی تشكيل شد و اعضای آن با جديت تمام، مشغول به كار شدند. از رهنمودهای امام خمينی - قدّس سرّه - و صدها طرح و پيشنهادی كه از صاحب نظران میرسيد استفاده كردند و در مدتی در حدود سه ماه، متن قانوناساسی را تدوين كردند. سپس تصويب آن نيز به آرای مردم واگذار شد و در تاريخ 12/9/58 در يك همه پرسی، با اكثريت چشمگيری (حدود 75%) تصويب شد و به تأييد امام خمينی رسيد. بدين ترتيب، خط مشی نظام جمهوری اسلامی ايران بر پايه قانوناساسی، كه از قرآن و سنت پيامبر اكرم(ص) و مكتب اهل بيت(ع) الهام گرفته، مشخص و استوار گشت.
با تصويب قانوناساسی، نوع حكومت و اهداف و اركان آن، جنبه قانونی به خود گرفت، ولايت و زعامت ولی فقيه و مجتهد جامع الشرائط، قانونی شد و رسميت يافت.
مراحل مختلف تهيه، تدوين و تصويب قانوناساسی با سرعت سپری شد؛ چرا كه ضرورت استقرار هر چه سريعتر نهادهای نظام جمهوری اسلامی ايران، چنين سرعتی را میطلبيد، به ويژه آن كه رهبریهای ژرفبينانه و قاطعانه امام، بر اين سرعت تأكيد میورزيد.
اما با توجه به اين كه بعد از حكومت پيامبر اسلام و علی بن ابی طالب - صلوات اللّه عليهما - نخستين بار بود كه حكومتی قانونی، بر طبق مبانیِ شيعه تأسيس میشد و زعامت گسترده ولی فقيه و اجرای احكام و قوانين سياسی - اجتماعیِ اسلام، سابقه عملی نداشت و تجربه نشده بود، مسائل مربوط به نظام دينی و فلسفه سياسیِ اسلام، به ويژه ولايت فقيه نيز به طور دقيق تحقيق و تدوين نشده بود. بنابراين، لازم بود بعد از استقرار حكومت اسلامی، مسائل مربوط به فلسفه سياسیِ اسلام، به طور گسترده و عميق به وسيله محققان و كارشناسان مربوطه، مورد تحقيق و بررسی قرار گيرد.
اين مسؤوليت سنگين، كه استحكام نظام اسلامی بر آن مبتنی است، بر عهده همه دانشمندان متعهد و فقها و اسلام شناسان نهاده شده است. بسيار بجا بود كه حوزههای علميه، به ويژه حوزه علميه قم در اين كار مهم پيشقدم میشد و با دعوت از اساتيد و دانشمندان متعهد دانشگاه، وسيله يك سری تحقيقات عميق و گسترده جمعی را در همه موضوعات و مسائل مربوط به فلسفه سياسی و نظام اسلامی فراهم میساخت؛ ولی متأسفانه در اين جهت كوتاهی شد. البته از آن زمان تاكنون در اين رابطه، كارهايی انجام گرفته، كتاب ها و مقالات سودمندی تهيه و انتشار يافته است؛ ولی با توجه به اين كه تحقيقات انجام شده، غالباً انفرادی بوده، جای يك سلسله تحقيقات عميقتر و فراگيرترِ جمعی هنوز خالی است.
با توجه به اين نياز و تأكيدهای مكرر مقام معظم رهبری، حضرت آية الله خامنهای - مدظلهالعالی - بود كه مجلس خبرگان رهبری در اجلاسيه 28/11/1371 مسؤوليت انجام اين تحقيقات را بر عهده دبيرخانه مجلس خبرگان گذاشت. در شرح وظايف دبيرخانه چنين آمده است: «تحقيق و پژوهش در موضوع حكومت اسلامی، بالأخص ولايت فقيه، تأليف و نشر آن به صورت های مناسب». دبيرخانه بعد از تهيه مقدمات، شروع به كار كرد. در انجام اين مسؤوليت بزرگ، كارهايی را شروع كرده و انجام میدهد كه مهمترين آنها عبارت است از: تحقيق در موضوعات و مسائل مختلف فلسفه سياسی اسلام، به ويژه ولايت فقيه. در آغاز، فهرستی از موضوعات نيازمند به بررسی و تحقيق تهيه شد و از محققان و دانشمندان برای همكاری دعوت به عمل آمد. تعدادی از آنان دعوت ما را پذيرفتند و پس از تهيه و تصويب طرح تحقيقاتی، مشغول به كار شدند.
گرچه مسؤوليت مستقيم انجام هر يك از موضوعات، بر عهده يك نفر از محققان میباشد؛ اما با توجه به اين كه از افكار و اظهار نظر ديگر صاحبنظران نيز استفاده میكند، میتوان آن را يك تحقيق جمعی به شمار آورد. تحقيقات بدين صورت انجام میگيرد:
1. محقق در همه مراحل، از نظر اساتيد مشاور و راهنما استفاده میكند.
2. مطالبی كه توسط محقق نگاشته شده، در اختيار تعدادی از دانشمندان صاحبنظر برای مطالعه و اظهار نظر قرار میگيرد. سپس در جمع آنان و با حضور نويسنده، مورد بحث و نقد قرار میگيرد.
3. رياست دبيرخانه و مسؤول مركز تحقيقات علمیِ دبيرخانه نيز در همه مراحل تحقيق، از نزديك بر كارها نظارت دارند.
4. محقق از نتايج بحثها و تحقيقاتی كه قبلاً توسط دبيرخانه انجام گرفته و نيز از فيشهای موجود استفاده میكند.
ولی با توجه به اين كه محقق در تحقيقات خود از آزادیِ كامل برخوردار است و الزامی در جهت اعمال همه ديدگاههای پيشنهادی ندارد، مسؤوليت صحت و سقم مطالب نيز بر عهده خود او خواهد بود.
پژوهش حاضر با عنوان «مبانی حاكميت در قانون اساسی جمهوری اسلامی» گامی در جهت تبيين «حاكميت» و «مبانی» آن در نظام اسلامی ايران و براساس قانون اساسی آن است.
اين اثر ارزشمند كه به كوشش جناب حجةالاسلام آقای حسين جوان آراسته تهيه شده است در سه بخش به بررسی مبانی حاكميت دينی، مبانی حاكميت ملی و رابطه ميان آن دو میپردازد و با رويكردی تازه، تحليل توأمان فقهی - حقوقی اصول مربوط به حاكميت در قانون اساسی را مورد توجه قرار داده است.
اميد است اين اثر گامی مفيد در تبيين مبانی قانون اساسی بوده و بويژه برای علاقمندان به پژوهش در حقوق اساسی جمهوری اسلامی راهگشا باشد.
در خاتمه از زحمات و تلاشهای محقق سختكوش اين اثر، و همه اساتيد محترمی كه در به ثمر رسيدن اين تحقيق همكاری نمودند، تشكر میكنم.
ابراهيم امينی
زمستان 1382
پیشگفتار
پيشگفتار
نهضت و قيام مردم ديندار و شريف ايران بر ضد رژيم پهلوى از سال 1342 به رهبرىِ روحانيت و در رأس آن، امام خمينى - قدّس سرّه - و ايثار و فداكارىِ اقشار مختلف مردم، و در نهايت، پيروزىِ آن در بهمن ماه 1357 بدون شك يك حركت دينى و براى دفاع از حريم مقدس اسلام بود. با آن پيروزىِ شگفت آور، اين انديشه نوين، در ايران و جهان اسلام به وجود آمد كه با رهبرىهاى يك فقيه جامعالشرائط و با بهره گيرى از ايمان واحساسات دينىِ مردم مىتوان حتى بدون سلاح با طاغوتيان و صاحبان زر و زور و سلاح پيكار كرد و پيروز شد. با آن پيروزىِ معجزهآسا و شگفتآور، قدرت اسلام و ايمان و نقش حساس رهبرىِ دينى و نفوذ معنوىِ روحانيت، براى همگان آشكار شد. آن چنان كه اكثريت قاطع اقشار مختلف مردم، دانشگاهى، فرهنگى، بازارى، ادارى، كارگر، كشاورز، شهرى و روستايى، كه دين خواهى در جانشان سابقه ديرينه داشت، با شوق فراوان خواستار حاكميت اسلام و اجراى احكام و قوانين نورانىِ آن شدند.