بر اساس تعریف جدیدی که در سند ملی احیاء، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده در محلات ناکارآمد شهری آمده است، محلات ناکارآمد شهری مبنا قرار دادهشده و یک ذهنیت بسیار منفی و برچسبی نسبت به مردم ساکن در این نواحی با همین کلمه حاشیهنشینی ایجاد گردیده است. این در حالی است که مردم این مناطق بخشی از جغرافیای ایران و شهروندان ما بوده و اطلاق شهروند درجهدو یا مجرم، بزهکار و شورشی به ایشان ناصحیح میباشد. مضاف بر اینکه در برخی از شهرها بهعنوان شهرهای الگوی اجتماعی ایران، مناطقی هستند که به دلیل وجود نوعی نگاه امنیتی جزیرهای و بدبینانه، فضا بهگونهای ترسیمشده که نهتنها خدمات عمومی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی به این مناطق داده نمیشود بلکه حتی گاهی کوچههای آنها هم نامگذاری نشدهاند که این به معنای عدم به رسمیت شناختن مردم این مناطق میباشد و در پرتو این نوع نگاه است که افراد بیهویت، بیخانمان و مجرم ترجیح میدهند برای اختفا و سوءاستفاده به این مناطق بروند؛ بنابراین در راستای تبیین پدیده حاشیهنشینی، باید مبنای کار مسئله فقر، نادیده گرفتن و محرومیت باشد تا اینکه گفته شود الزاماً مردمی که در این مناطق زندگی میکنند این ویژگیها را دارند. شایانذکر است زمانی که مردم از خدمات اولیه عمومی محروم شدهاند، اگر واکنشی نشان میدهند نباید معترض ایشان شد؛ چراکه آنها هم شهروندان همین جامعه هستند، لذا این واکنشها را نباید در راستای براندازی نظام تلقی نمود. هرچند ممکن است عدهای از حضور ایشان در خیابان سوءاستفاده کنند اما منشأ عموم اعتراضات برخاسته از این مناطق، مشخصاً به دلیل وضعیت اقتصادی، نابرابری، احساس تبعیض و نادیده گرفته شدن میباشد نه براندازی نظام که البته این واکنشها نتیجه همان غلبه نگاه سیاسی - امنیتی و احساس عدم به رسمیت شناختن مردم این مناطق توسط حکومت است. از طرفی زمانی که حدود ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور، در محلات ناکارآمد و حاشیه شهری بدون برخورداری از خدمات بهداشتی، آموزشی، فرهنگی و ورزشی زندگی میکنند، هرکدام از این مناطق میتوانند عاملی برای تحریک همراه با خشونت و یا تشویق همراه با رفتار مسالمتآمیز برای گرفتن حقوق خویش از دیگران باشند که البته این اعتراض و شورش چه بر اساس تحلیل خودشان و چه با تحریک براندازان نظام یا کسانی که به دنبال گسترش جرائم هستند محقق گردد، فرقی نمیکند چراکه در هر دو صورت، این ابراز خشم برای امنیت و حوزه سیاست تبعات سنگینی را در پی خواهد داشت؛ بنابراین میتوان با مجموعهای از راهکارها بحث شورش حاشیه بر متن در جامعه را مهار کرد که به برخی از آنها در ذیل اشاره خواهد شد:
1.باید حاکمیت بر طبق سند احیاء و بهسازی، مردم همه محلات ناکارآمد شهری را از حد متوسطی از خدمات عمومی برخوردار بسازد.
2.نهادهای دولتی باید با پذیرش مردم حاشیه و محلات ناکارآمد شهری بهعنوان شهروند درجهیک کشور و افزایش خدمات اجتماعی، آنها را با سایر مناطق شهری ادغام اجتماعی نموده و از نگاه امنیتی به ایشان حذر کنند.
به رسمیت شناختن حاشیهنشینان از طریق افزایش خدمات اجتماعی
یادداشتی برگرفته از مصاحبه آقای دکتر سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره بحث حاشیهنشینی