مطالعــات دربــارهی مســئلهی حجــاب و عفــاف، عمدتا بــر عوامل فرهنگــی متمرکــز شــده اند. برای مثال، اشــاره بــه عوامل متعددی چــون: رســانهها (طــرح شــبهات بــرای قطعیت زدایــی از ارزشهــا و ترویــج اباحهگــری، ضعــف در معرفــی الگوهــای مناســب و...)، سیاست های فرهنگی (منحصر دیدن مســئله عفاف در پوشــش،مظاهرســازی در فعالیتهــای فرهنگــی بــرای راضیکــردن مدیــران مافــوق و...)، برنامههای مخالفان و معانــدان نظام (گرایشهای غیربومــی و غیرملی جریان روشــنفکری، رواج فمینیســم و نابودی عفــت زن، تهاجــم فرهنگــی و...)، آموزش (شــامل: کاســتیهای نظــام آموزش کشــور، ضعــف امور پرورشــی، تبیین ِ نشــدن فرهنگ دینی و ...) نشانه ای بر این مدعاست.
ضعف در جنبهی فرهنگی ســبب شــده است که به رغم تلاش چند دهه ای برای حل این مســئله، تلاش های کارشناســان و مسئولان راه بــه جایی نبرده و وضعیت نامطلــوب فرهنگ حجاب و عفاف، خصوصــا در شــهرهای بــزرگ، همچنان حل نشــده باقــی بماند. از همیــن رو بایــد دقــت کــرد که حجــاب و عفــاف پیــش از آنکه یک مســئله ی فقهی و شــرعی باشــد، یک مســئله ی فرهنگی اســت که گسترش آن نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت است.
چرا که فرهنگســازی اساســا از مجرای فرایند نهادینهکردن اتفاق میافتــد. و مــا زمانــی میتوانیــم از فرهنگســازی موفــق درباره ی ارزش یــا رفتــاری ســخن بگوییــم کــه بتوانیــم آن را بــرای جامعــه نهادینــه کنیــم. «نهادینهکــردن» نیــز در یــک تعریف کلــی، عبارت اســت از فراهــم آوردن زمینه هــا و شــرایطی در جامعــه کــه موجــب ِ ثبــات، پایــداری، اســتمرار و فرا گیرشــدن رفتارهــای مطلوب شــود. بــه ایــن معنا، میتوان نهادینهکــردن عفاف و حجــاب در جامعه را «تــدارک و فراهم کــردن زمینه هایی دانســت که موجــب پایداری، ثبات، تداوم و گســترش رفتارهای مطلوب پوششــی و معاشرتی در جامعه میشوند». و از آنجا که رفتارها باید منطبق با ارزش ها بروز و ظهور کنند، جامعه باید امکانات و شرایطی را فراهم آورد تا رفتارها را همســو با ارزش هــا جهت داده و به این رفتارهــا و ویژگیها ثبات بخشــد تا مــداوم و فرا گیر شــوند؛ و رفتارها ویژگــی مقطعی، موردی و پراکنــده خــود را از دســت بدهنــد و به صورت خودجــوش در همه مکان ها و زمان ها به صورت پیوسته نمایان و نهادینه شوند. بنابرایــن در اهمیــت پرداختــن بــه نهادینه ســازی در ایــن مســئله میتوان گفت:
اولا تقریبا اغلــب محققــان و پژوهشگــران در حــوزه مطالعــات فرهنگــی و اجتماعــی بــه ایــن آمــوزه بــاور دارند کــه هــر ارزش یا امر فرهنگــی بــرای تثیبت جایگاه خــود در جامعه، نیازمنــد طی فرآیند نهادینه شــدن اســت. زیــرا تنهــا در ایــن صورت اســت کــه میتوان انتظار داشت که در بلندمدت، افراد جامعه به ارزش یا امر فرهنگی حســاس بوده و مطابق با آن عمل کنند. طبیعی اســت که فرهنگ حجاب و عفاف نیز از این قاعده مستثنا نیست.
ثانیا برای جلوگیری از بروز هر معضل فرهنگــی از جمله، «ضعف فرهنگ حجاب و عفاف»، اساسیترین راه، تمرکز بر ابزارها و مکانیزم های پیشــگیرانه اســت. بر این اســاس یکی از مهمترین ابزارهــا و مکانیزم هــای مذکــور، اســتفاده از فرآینــد نهادینهکردن در عرصه اهداف و ارزش های فرهنگی است.
ثالثــا بــه جرئــت میتــوان گفــت یکــی از نشــانه های مهــم در بروز معضــل فرهنگــی از جملــه «ضعــف فرهنــگ حجاب و عفاف»، عملکرد نامناسب نهاد آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت )چــه عرصه رســمی و چه عرصــه غیررســمی) در آن زمینه ی خاص است. لذا برای اینکه بتوان چنین عملکردی را اصلاح نمود، توجه به فرآیند نهادینهکردن، امری اجتنابناپذیر خواهد بود.
حــال بــرای حل گره موجــود در این بخــش باید جوانــب گونا گونی در نظــر گرفــت؛ تــا بتــوان راهکارهای مناســب و دقیق ارائــه نمود.
تخصص هایــی که به نظر میرســد باید در بررســی راهکارهای این مسئله مد نظر باشند، عبارت است از:
• الهیات و معارف اسلامی (فقه و مبانی حقوق اسالمی)
• فلسفه (فلسفه دین و فلسفه ی اسلامی)
• علــوم اجتماعــی (مطالعــات زنــان و خانــواده، جامعه شناسی فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی)
• حقوق (حقوق عمومی و حقوق اسلامی)
• علوم سیاسی (سیاست گذاری عمومی و جامعه شناسی سیاسی)
• روانشناسی (روانشناسی اجتماعی)
• علــوم تربیتــی (فلســفه تعلیــم و تربیــت و روانشناسی تربیتی)
• مدیریت (مدیریت و برنامه ریزی امور فرهنگی
• اقتصاد