مسئول محتوایی 2
3. توصیفهای مبالغهآمیز از ولایت فقیه[1]
مقدمه
ولایت فقیه یکی از مهمترین موضوعهای فقهی، حقوقی و سیاسی زمان ما به شمار میرود. از اینرو، طبیعی است که در کانون توجه قرار داشته باشد و پیرامون آن بحثهای زیادی صورت گیرد. بخشی از مباحثی که پیرامون مسایل ولایت فقیه مطرح میگردد، توصیفهای مبالغهآمیز از آن است. این توصیفها دلایل گوناگونی دارد: گاهی امر بر گوینده مشتبه شده و وی برداشت نادرستی از موضوع دارد؛ یا از روی محبت و ناتوانی در کنترل احساسات غلوّ میکند یا با هدف دفع تبلیغات و هجمههای دشمنان مبالغه میکند تا کوبنده و حماسی سخن بگوید. ولایت فقیه مایه قوام جامعه اسلامی و عمود خیمه انقلاب است و به همین دلیل مواجهه غیرعلمی و غلوّآمیز با مسایل آن پیامدهای زیادی دارد؛ دوستان را به اشتباه میاندازد، منتقدان را به موضعگیری غیرمنصفانه و انکار اصل موضوع وا میدارد و بهانهی خوبی به دست مخالفان میدهد.
2. جایگاه قانون در نظام ولایت فقیه[1]
چکیده
تئوری «ولایت مطلقه فقیه» که مفهوم و مبانی عقلی و نقلی آن بهصورت نظاممند توسط امام خمینی تبیین گردید، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شد و به یک تأسیس حقوقی تبدیل گردید. پرسش مهمی که در رابطه با اصطلاح «ولایت مطلقه» مطرح میگردد، نسبت آن با «قانونمندی» است. آیا این دو با هم سازگار هستند؟ آیا میتوان با تئوری ولایت مطلقه فقیه یک نظم حقوقی دموکراتیک به وجود آورد؟ نوشتار حاضر، این پرسش مهم را مورد تحقیق قرار میدهد.
کلید واژه
قانون، حکومت، ولایت، ولایت فقیه، ولایت مطلقه، قانونمندی
فصل دوم:قانونمندی ولایت فقیه
1. ولايت مطلقه فقيه در قانون اساسي[1]
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، ولايت مطلقه فقيه را به صراحت در اصل 57 خود پذيرفته و درباره آن چنين گفته است :
4. جمهوريت و اسلاميت؛ تضاد يا توافق؟[1]
چكيده
از ابتداى تشكيل حكومت جمهورى اسلامى در ايران با رهبرى امام خمينى به عنوان فقيه جامعالشرايط، يكى از شبهاتى كه در موارد متعددى مطرح شده، تضاد بين حكومت جمهورى و حكومت اسلامى مبتنى بر ولايت فقيه (= حكومت ولايى) بوده است.
3. انتصاب يا انتخاب[1]
يکي از ارکان اصلي، بلکه اصليترين رکن نظام جمهوري اسلامي ايران، ولايت فقيه ميباشد؛ زيرا هم مشروعيت نظام وابسته به آن بوده و هم نقطه اصلي تفاوت بين حکومت اسلامي شيعي و ديگر حکومتها در مساله ولايت فقيه است. بحث در اين موضوع از ديرباز در ميان فقهاي شيعه مطرح بوده و تمامي قائلين به ولايت فقيه، آن را مبناي نصب از سوي ائمه^ تبيين ميکردند؛ يعني معتقد بودند که فقيه جامع الشرايط از سوي امام معصوم× به سمت ولايت منصوب شده است.
2- نقش مردم در تأسیس نظام ولایت فقیه[1]
عالمان همه مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند که پیامبر اسلام| از سوی خدای متعال به ولایت مسلمانان منصوب گردیده است. امامیه اعتقاد دارد که پس از وفات آن حضرت، ولایت او بر امت به فرمان الهی به علی بن ابیطالب و یازده فرزند وی^ منتقل گردیده است. همچنین، جمع کثیری از فقهای امامیه معتقدند، در عصر غیبت امام زمان#، امر امّت با فقهای عادل است. مبتنی بر این نظریه حکومت غیر معصوم در عصر حضور و حاکمیت غیرفقها در عصر غیبت بدون تأیید یا تنفیذ آنان مشروعیت دینی ندارد، حتی اگر مورد رضایت مردم یا منتخب آنان باشد. این نکات مورد بحث در این نوشتار نمیباشد. هدف این پژوهش بررسی بعد دیگر مطلب و پاسخ این پرسش است که «آیا ولیّ امر مسلمین میتواند بدون رضایت مردم اعمال ولایت نموده و برای تشکیل حکومت اسلامی اقدام نماید یا نیازمند رضایت مردم است؟». در اینباره نظریات متعددی ذکر شده است که به اهمّ آن اشاره میشود: