با موبایل صحبت میکرد، آنقدر برای یک خانم، که کنار خیابان ایستاده بود، بوق زد و برای او ایجاد مزاحمت کرد که زن بیچاره زبان به ناسزا گشود؛ کمی جلوتر نیز بی توجه به چراغ قرمز از چهارراه عبور کرد، و ... این تصویر تکرار شونده که در تجربههای بیشتر ما وجود دارد، روایتگر یک خصلت اخلاقی به نسبت نوپدید در جامعهی ماست. خصلتی که من آن را "حاشیهگزینی" دین و یا اخلاق تعبیر میکنم.
بر اساس این خصلت اخلاقی، حاشیهی دیندار بر هسته و گوهر دینداری مقدم میشوند. گوهر دینداری تمرین اخلاق و رسیدن به مقام "خداگونگی" در رفتار است. خداگونگی در رفتار یعنی تلاش برای دستیابی به کیفیّتی از اخلاق که خدا میخواهد. خداگونه شدن یعنی تلاش برای رسیدن به نصابی از اخلاق خدایی و الگو گرفتن از پیامبر اکرم صلواتالله و امامان معصوم علیهمالسلام. جان دینداری این است که دینداران به امامان خود به مثابه کانونی اخلاقی بنگرند و با آنان پیوندی از جنس مقلِّد و مقلَّد و یا مطیع و مطاع برقرار سازند. حاشیهی دینداری همین ابراز ارادتها و تکریمها و سینهزنیهاست. نذری و نوحه، مدح و اشک و روضه اینها اسبابی هستند که الگوهای اخلاقی آن بزرگواران جاننشینتر شوند و عینیتر و الا اشک و آه من و یا جان من و امثال من، چه دردی را از ما و حضرات معصومین(ع) دوا میکند؟ به راستی اگر هیچ خُلقی از ما به آنان نخورد و هیچ امری از آنان در ما منکشف نگردد، تقدیم جان و سینه و اشک ما چه سودی خواهد داشت؟! چه چیزی به مثابه سنجه، صداقت ما را در این عباراتِ عاطفی نشان میدهد؟!!
البته که پرداختن به گوهر دین به اندازهی حاشیهگزینی آن ساده نیست؛ این کار امر دشواری است و مراقبت میطلبد. شاید همین دشواری است که زمینه را برای تغییر پیوندهای قدسی فراهم آورده است. در جامعهی ما، چندین سال است که پیوندهای عاطفی مردم با امامان بزرگوار شیعه (علیهم سلامالله) بر پیوندهای اخلاقی با آن بزرگواران، غلبه کرده است. وضعیتی که خود را در سبک و شمایل عزاداری و نیز اشعار مدّاحان به خوبی نمایان میکند. آنقدر که مدّاحان از کمند گیسو و کمان ابرو و خال لب و شیدایی خود به آن امامان بزرگوار(ع) میگویند از لزوم پیروی الگوهای اخلاقی سفارش شده توسط ایشان، سخنی به میان نمیآورند. آنقدر که مردم برای شنیدن مدّاحی اشتیاق دارند برای گوش دادن به منبرهای اخلاقی مشتاق نیستند. غافل از این که کمترین نشان عشق، مماثلت و پیروی از معشوق است.
یادمان باشد که رستگاری و کامیابی تلاش مدام میخواهد و تمرین اخلاقی مستمر. یادمان باشد که تشیع یک هویّت اخلاقی است و نه عاطفی صرف. امامان بزرگوار ما از پیروان خود، پیروی در اخلاق و سلوک رفتاری میخواهند؛ آنچه شیعه را از غیر خود و اساساً مؤمن را از غیر مؤمن جدا میکند، نوشتههای پشت ماشین آنها نیست، ادعاهای بیسنجهی عشقورزی هم نیست؛ ایمان داران را باید از اخلاق و سلوک معنویشان شناخت؛ و الا عشقبازی ساده است.
منبع :کانال تلگرامی دکتر صادق نیا sadeghniamehrab@