فصل یازدهم: لزوم محدود نمودن حكومت

لزوم محدود نمودن حكومت

فصل يازدهم اگر حاكم شرع نتوانست تشكيل حكومت بدهد ولى تمكن داشت از تبديل حكومت جائر ظالم‏بحكومتى كه كمتر ظلم مى‏كند، يا اصلا ظلم نمى‏كند و بر خلاف وظيفه حاكم عمل نمى‏كند فقط غصب مقام مى‏نمايدآيا تبديل واجب است يا نه؟

در اين موضوع چون نوشته آيه الله نائينى در كتاب "تنبيه الامه "بنظر وافى بمقصد ديده شد، لذا اجمال آنچه آن‏بزرگوار نوشته‏اند نقل مى‏شود: و خلاصه آن اين است كه با سه مطلب مسلم نزد فقهاء اين مطلب ثابت مى‏شود:

اول آنكه در باب نهى از منكر از مسلمات است كه اگر شخصى در زمان واحد مرتكب منكرات متعدده مى‏شود،جلوگيرى و نهى از هر كدام از آن منكرات حكم مستقل وجداگانه دارد و چنانچه كسى نمى‏تواند از همه آنها جلوگيرى‏كند و مى‏تواند از بعضى از آنها نهى كند واجب است از آن بعض نهى كند مثلا كسى مشروب مى‏خورد، دروغ مى‏گويد،مال مردم را ظلما تصاحب مى‏كند، از آن دوتاى اول نشد نهى نمود ولى جلوگيرى و نهى از سوم ممكن است، واجب‏است از آن نهى نمود و نمى‏شود گفت حال كه او معصيت مى‏كند چه سه تا باشد چه دوتا!!

 امر دوم آنكه حفظ نظم و حقوق عمومی و جلوگيری از ظلم بملت بالاخره برقرار نمودن نظام عادله و حفظ نظامات‏داخلی مملكت و تربيت نوع اهالی و رساندن هر ذی حق بحق خود و منع از تعدی و امثال اينها از وظائف نوعيه راجعه‏بمصالح داخلی مملكت و ملت از وظائف مجتهد است، زيرا اين امور، اموری است كه هر قومی در آنها برئيس خودمراجعه می‏كنند و وظيفه حكام است و از مباحث گذشته معلوم شد كه اين امور از وظائف مجتهد است.

امر سوم آنكه در ابواب و لايات بر امثال اوقاف عامه و خاصه و غير آنها - از آنچه راجع بباب ولايت است - اين‏معنی نزد تمام علماء اسلام مسلم و از قطعيات است كه چنانچه غاصبی عدوانا وضع يد نمايد و رفع يدش ممكن‏نباشد و نمی‏توان موقوفه را مثلا از دست او خارج نمود اين عدم تمكن موجب نمی‏شود كه اگر ممكن است تصرفش رامحدود نمود و موقوفه را از حيف و ميل و صرف در شهوات او كلا او بعضاً حفظ نمود - تكليف ساقط شود بلكه‏تحديد واجب و هيچ عاقلی فضلا از عالم، در اين امر شك و ترديد ندارد و وجوب آن از مسلمات است.

بعد از اينكه اين سه مطلب ثابت و مبرهن شد جای شبهه باقی نمی‏ماند كه در صورت امكان واجب است كه هرنوع حكومت جائره غاصبه را محدود نمودن و بمقدار ممكن از تسلط بر اموال و سرمايه‏های عمومی كه برای قدرت وپيشرفت شهوات فردی و جمعی مصرف می‏نمايند - و بر رقاب و آحاد مملكت كه اگر دست رسی داشته باشند تا سرحد عبوديت آنها را می‏رسانند - و با آنها مانند بردگان معامله می‏كنند، بايد كاسته شود و چنانچه محدود نمودن يك‏فرد مسلط ممكن نيست ولی چنانچه اقداماتی شود كه او از مقام و منصب خود منعزل شود و بجای او كسی ديگری‏بيايد كه در عين غصب حكومت با مردم و ثروتهای مادی و معنوی آنان مانند اولی رفتار نمی‏كند، بلكه بمقدار نظم وحفظ مملكت مقصور است يا آنكه كمتر از اولی ظلم و تعدی و تجاوز می‏كند واجب است اين كار عملی شود.

و اشكال باينكه اين عمل برداشتن يك قدرت و تاسيس فرد ديگر است و آن قدرت غاصبه اول برای ما موردمواخذه نيست ولی آنچه تاسيس می‏كنيم مورد مسئوليت است، مغالطه‏ای بيش نيست، زيرا بعد از آنكه ما قدرت‏داريم كه قدرت اول رااز بين ببريم، قهرا بقاء آن مترتب بر سكوت ما است، پس مانند بدو امر كه اگر دوران امر بين دوحكومتی باشد كه هر دو در اصل غصب مقام مشتركند، ولی يكی ظلم بمردم نمی‏نمايد و با آحاد ملت بااصل مساوات‏عمل می‏كند كه دراين فرض هيچ عاقلی شك ندارد كه اگر ما اقدام نمائيم كه دومی متصدی حكومت شود نه اولی،كارخلافی نكرده‏ايم بلكه بوظيفه حتمی عمل نموده‏ايم همچنين در فرض مورد بحث...

و از اين مطلب روشن می‏شود كه اگر رئيس الوزراء جنايت كاری سركار بود يا استاندار ظالم بمردم - و يا فرماندارحيف و ميل كن بيت المال و يا هر مامور خيانت پيشه و ماتمكن از تعويض آن بيك فرد لايق داشته باشيم، بر ما واجب‏است كه در آن امر اقدام بنمائيم، ولی بشرط آنكه بر اقدام ما تالی فاسد مهمتری مترتب نشود.

فرض كنيد فرمانداری است در شهر جنايت می‏كند، و اگر عالم متنفذ شهر به نخست وزير نامه بنويسد او را عوض‏می‏كنند و فرماندار لايقی را منصب می‏كنند، ولی نامه نوشتن آن عالم به نخست وزير تالی فاسد ديگری دارد، مانندآنكه تقويت دستگاه ظالم می‏شود و يا آنكه اين عالم مجبور می‏شود در مواقع جنايات بزرگتری كه نخست وزيرمرتكب می‏شود، سكوت كند - و امثال اينها - در چنين فرضی مسلما اقدام بتعويض فرماندار جائز نيست.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

مصرف گرایی بلای جامعه برانداز
قرآن : وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ  (سوره سجده، آیه 21)ترجمه: به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى چشانیم، شاید باز گردند.توضیح : مصرف گرایی بدون تولید مناسب سبب می شود تا قیمت ها در جامعه افزایش پیدا کند و گرانی (که در احادیث به عنوان یکی از عذابهای دنیوی عنوان شده) در جامعه شایع شود.حدیث: وَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادٌ مَلاعِينُ مَنَاكِيرُ لا يَعِيشُونَ وَ لا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أكْنَافِهِمْ وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ بِمَنْزِلَة الْجَرَادِ لا يَقَعُونَ عَلَي شَيْ‏ءٍ إلاّ أتَوْا عَلَيْهِ. (اصول کافی،...

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید