مفهوم امید اجتماعی، برخلاف بحث طبقات اجتماعی یک بحث نوظهور میباشد که این مفهوم در جامعه ایرانی، در مقایسه با چیزی که در مباحث نظری متفکرین در دانشگاههای معتبر دنیا اتفاق میافتد، متفاوت است. چراکه به نظر میرسد در ایران، مسئولین میخواهند تنها از طریق آئیننامهها و بخشنامهها، امید را در جامعه تزریق کنند. درصورتیکه مبحث امید اجتماعی، آییننامه بردار نیست و یک منطق خاص خودش را دارد. وقتی از امید اجتماعی صحبت به میان میآید، بایستی در مقابل آن از ناامیدی نیز سخن گفته شود و علل و عواملی که باعث حرکت جامعه به سمت ناامیدی میشود را نیز بررسی کرد. درواقع با تعامل بین امید و ناامیدی است که میتوان مفهوم امید اجتماعی را بهدرستی فهمید و شرایط جامعه ایرانی را بهتر تحلیل نمود.
در جامعه ایرانی باید دو سطح جمعی و فردی امید و ناامیدی را از هم جدا نمود؛ یعنی امید اجتماعی در ایران، از سطح جمعی و نهادی به سطح فردی تنزل پیداکرده و این سطح فردی، آدمهای هراسناک هستند که هرلحظه نگران تزلزل و سقوط جایگاه فعلی خود میباشند و نتیجه این ترس، افزایش امکان جنبشهای تودهای خواهد بود.
درباره راهکارهای افزایش امید اجتماعی در جامعه مواردی وجود دارند که بهاختصار بخشی از آنها، بیان میشود:
1- شفافسازی از سوی مسئولان جامعه.
2- باید با بالا بردن سطح اعتماد ملی، زمینه افزایش مشارکتهای مردم را در تصمیمگیریهای کشور انجام داد.
3- بایستی مسئولان جامعه با برنامهریزیهای دقیق و بلندمدت، آیندهنگری کنند و با جلوگیری از روند فرسایشی امید، مانع افزایش مهاجرتها و فرار مغزها از کشور شوند.
4- مسئولان باید نگاهشان به بطن جامعه و افراد جامعه باشد و جامعه را توانمند کرده و نهادهای مدنی را تقویت و حمایت کنند.
ضرورت فراهم کردن زمینههای افزایش مشارکتهای مردمی برای افزایش امید اجتماعی
یادداشتِ برگرفته از مصاحبه آقای دکتر مهدی حسینزاده فِرِمی درباره مسئله امید اجتماعی